۱۳۹۲ دی ۹, دوشنبه

اخبار خودکشی ها و رسانه های خراب ما

بیشتر رسانه های درون کشور وظایف اجتماعی خود را نمی دانند.
روز دوشنبه، نهم دی ماه ۱۳۹۲، مردی در یکی از ایستگاههای متروی تهران دست به خودکشی زد.

رسانه و خبرگزاری های درون کشور، بی درنگ آن را در تارنماهای خود قرار داده و اقدام به پخش این خبر ناگوار نمودند.

کمتر از یک ساعت پس از این رویداد، جستجوگرهای اینترنتی لیست بالابلندی از این خبر را در اختیار کاربران قرار می دادند که بیشتر آنها مربوط به رسانه های درون کشور می شد. در میان این لیست، حتی تارنماهای پارسی زبانی پیدا می شدند که فرتورهایی بسیار تکان دهنده را به نمایش می گذشتند.

اکنون این را با رویداد مشابهی که در یکی از شهرهای هلند رخ داده است، مقایسه کنید.

چندی پیش، جوانی هلندی خود را از بالای ساختمانی، پرتاب کرد و با حالتی بسیار دلخراش کشته شد. آن گونه که شاهدان می گفتند، پلیس بی درنگ خود را به محل رویداد رسانده و گرداگرد آنجا را با دیوارهای چادری بسته و حتی ساکنان ساختمان، که از بالا شاهد پیکر خون آلود این جوان نگون بخت بودند، را به درون خانه ها فرستاده بود.

بخشی از لیست بالابلند جستجوگرهای اینترنتی در مورد
خبر خودکشی در تهران
این خبر، نه در رادیو تلویزیون های دولتی و غیر دولتی، نه در تارنمای رسانه ها و نه حتی در تارنمای پلیس، چه در سطح کشور، چه استانی و حتی محلی دیده نمی شد.

حتی جستجوگرهای اینترنتی نیز، نمی توانستند چیزی در این مورد بیابند. تنها نشانی که در این مورد می شد یافت، این بود که در تارنمای اورژانس شهر آمده بود، در آن وقت از روز، دو دستگاه آمبولانس به آن خیابان فرستاده شده است. همین!

شاید در نگاه نخست، این کار گونه ای سانسور به چشم بیاید. زیرا واقعیتی را از چشم مردم دور نگاه می دارد. در حالی فلسفه آن، چیز دیگری است.

آنها می دانند که این گونه رویدادهای ناگوار اثری منفی بر روح و روان مردم می گذارد و بر این باورند که دیدن این گونه صحنه های دلخراش توسط مردم، نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه بر دردها و دشواری ها نیز، می افزاید.

حتی به عنوان تصمیم دولتی، به ارگانهای مربوطه دستور داده اند تا از پخش اخبار مربوط به خودکشی ها خودداری شود.

البته در این مورد، باور آنها (به درستی) بر این است که، کسانی که باید این رویدادهای ناگوار را ببینند و از اطلاعات مربوط به آن آگاه شوند نه مردم، بلکه مسئولانی هستند که برای مردم و کشور تصمیم می گیرند. به همین دلیل نیز، مسئولان به اطلاعات و آمار دقیق در این مورد دسترسی دارند. همان گونه که در این آمار می بینید در سال ۲۰۱۲، تعداد ۱۷۵۳ نفر در هلند خودکشی کرده اند که از این تعداد، ۱۸۸ نفر خود را جلوی ترن یا مترو انداخته اند و تعداد ۱۳۵ نفر با پرتاب خود از بالای ساختمان، اقدام به خودکشی نموده اند.

اطلاعات و آمار دقیق در دسترس مسئولان قرار دارد
برای دیدن فرتور در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید.
حتی بخشی از این آمار در دسترس همگان قرار دارد. همین واقعیت نشان می دهد که هدف اصلی دولت هلند (دستکم در این مورد)، این نیست که مردم را از واقعیات دور نگهدارد و اعمال سانسور کند. بلکه می خواهد کار را، آن گونه که باید، مورد بررسی قرار دهد و برای دشواری ها، روی حساب و کتاب چاره بیاندیشد.

درست به همین دلیل نیز، این تصمیم مورد پذیرش ملت قرار گرفته است و رسانه ها نیز، خود را موظف به اجرای آن می دانند.

البته رسانه ها هم، در این کشور حساب و کتاب دارند و این گونه نیست که هر کس از مادرش قهر کرد، برود و یک خبرگزاری راه بیاندازد. و سپس بگردد ببیند با چه جناحی بهتر می تواند کار و کاسبی کند و سرمایه به هم بزند!

تازه این در مورد آنهایی است که ریگی به کفش ندارند. وگرنه در کشور ما، رسانه هایی پیدا می شوند که آدم نداند، می پندارد که ارگان رایزنی فرهنگی یکی از سفارتخانه های بیگانه در ایران است. تارنماهایی مانند "عصر ایران" پیدا می شوند که اگر ادوغان در ده کوره ای در ترکیه، سرفه کند، آن را با آب و تاب فراوان تشریح کرده و از مزایای آن سخن ها به میان می آورند.

آنها به جای پرداختن به وظیفه ای که در برابر ملت و کشور دارند، سرشان به کارهای دیگری گرم است. وگرنه هر کس نداند، آنها که (ناسلامتی) چشم و گوش ملت به شمار می آیند، که دیگر باید بدانند، رسانه های مسئولیت پذیر دیگر کشورها، در مورد اخبار مربوط به خودکشی ها، چه سیاستی را به کار می گیرند. دستکم از آنها بیاموزند!

خوشبختانه، نسل جوان ایران روز به روز بیشتر به این موضوع آگاه می شود و پی به این واقعیت می برد که نه هر " خبرگزاری"، تنها به دلیل یدک کشیدن نام، به راستی خبرگزاری است و نه هر "روزنامه نگاری"، تنها به دلیل یدک کشیدن نام، به راستی روزنامه نگار!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

__________________
____________________________________________________

Akhbāre khodkoshihā va resānehāye kharābe mā!

Bishtare resānehāye darune keshvar,
vazāyefe ejtemāyiye khod rā namidānand.
Ruze Doshanbe, nohome Deymāhe 1392, mardi dar yeki az istgāhhāye Metroye Tehrān dast be khodkoshi zad.

Resāne va khabargozārihāye darune keshvar, biderang ān rā dar tārnamāhāye khod qarār dāde va eqdām be pakhshe in khabare nāgovār nemudand.

Kamtar az yek sāat pas az in ruydād, jostojugarhāye interneti, liste bālābolandi az in khabar rā dar ekhtiāre kārbarāne khod qarār midādand ke bishtare ānhā marbut be resānehāye darune keshvar mishod. Dar miāne in list, hattā tārnamāhāye Pārsizabāni peydā mishodand ke farturhāyi besyār takān dahande rā be namāyesh migozāshtand.

Aknun in rā bā ruydāde moshābehi ke dar yeki az shahrhāye Holand rokh dāde ast, moqāyese konid:

Chandi pish, javāni Holandi, khod rā az bālāye sākhtemāni partāb kard va bā hālati besyār delkharāsh koshte shod. Ān gune ke shāhedān migoftand, polis biderang khod rā be mahalle ruydād resānde va gerdāgerde ānjā rā bā divārhāye chādori baste va hattā sākenāne sākhtemān, ke az bālā shāhede peykare khunālude in javāne negunbakht budand, rā be darune khānehā ferestāde bud.

Bakhshi az liste bālābolande jostojugarhāye
interneti dar mourede khabare khodkoshi dar Tehrān
In khabar, na dar rādio televizionhāye doulati va gheyre doulati, na dar tārnamāye resānehā va na hattā dar tārnamāye polis, che dar sathe keshvar, che ostāni va hattā mahalli dide namishod.

Hattā jostojugarhāye interneti niz, namitavānestand dar in moured chizi biyāband. Tanhā neshāni ke dar in moured mishod yāft, in bud ke dar tārnamāye urĵānse shahr āmade bud, dar ān vaqte az ruz, do dastgāh āmbulāns be ān khiābān ferestāde shode ast. Hamin! Shāyad dar negāhe nokhost, in kār guneyi sānsur be chashm biāyad. Zirā vāqeiyati rā az chashme mardom dur negāh midārad. Dar hāli ke falsafeye ān chize digari ast.

Ānhā midānand ke in gune ruydādhāye nāgovār, asari manfi bar ruh va ravāne mardom migozārad va bar in bāvarand ke didane in gune sahnehāye delkharāsh tavassote mardom, na tanhā dardi rā darmān namikonad, balke bar dardhā va doshvarihā niz, miafzāyad.

Hattā be onvāne tasmime doulati, be orgānhāye marbute dastur dādeand tā az pakhshe akhbāre marbut be khodkoshihā khoddāri shavad.

Albatte dar in mourede bāvare ānhā (be dorosti) bar in ast ke, kasāni ke bāyad in ruydādhāye nāgovār rā bebinand va az ettelāāte marbut be ān āgāh shavand, na mardom, bālke masuulāni hastand ke barāye mardom va keshvar tasmim migirand. Be hamin dalil niz masuulān be ettelāāt va āmāre daqiq dar in moured dastrasi dārand.

Hamān gune ke dar in āmār mibinid dar sāle 2012, teedāde 1753 nafar dar Holand khodkoshi kardeand ke az in teedād, 188 nafar khod rā jelouye teran yā metro andākhteand va teedāde 135 nafar bā partābe khod az bālāye sākhtemān, eqdām be khodkoshi nemudeand.

Ettelāāt va āmāre daqiq dar dastrase masuulān qarār dārad.
Barāye didane fartur dar anāzeye bozorgtar
bar ruye ān klik konid.
Hattā bakhshi az in āmār dar dastrase hamegān qarār dārad. Hamin vāqeiyat neshān midahad ke hadafe asliye doulate Holand (dastekam dar in moured), in nist ke mardom rā az vāqeiyāt dur negah dārad va eemāle sānsur konad. Balke mikhāhad kār rā, ān gune ke bāyad, mourede barrasi qarā dahad va barāye doshvārihā, ruye hesāb va ketāb chāre biandishad.

Dorost be hamin dalil niz, in tasmim mourede pazireshe mellat qarār gerefte ast va resānehā niz, khod rā movazzaf be ejrāye ān midānand.

Albatte resānehā ham dar in keshvar, hesāb va ketāb dārand va in gune nist ke har kas az mādarash qahr kard, beravad va yek khabargozāri rāh biandāzad. Va sepas begardad bebinad bā che jenāhi behtar mitavānad kār o kāsebi konad va sarmāye be ham bezanad.

Tāze, in dar mourede ānhāyi ast ke rigi be kafsh nadārand. Vagarna dar keshvare mā, resānehāyi peydā mishavand ke ādam nadānad, mipendārad ke orgāne rāyzaniye farhangiye yeki az sefāratkhānehāye bigāne dar Irān ast. Tārnamāhāyi mānande “Asre Irān” peydā mishavand, ke agar Erdogān dar dehkureyi dar Torkiye, sorfe konad, ān rā bā āb o tābe farāvān tashrih karde va az mazāyāye ān sokhan be miān miāvarand.

Ānhā be jāye pardākhtan be vazifeyi ke dar barābare mellat va keshvar dārand, sareshān be kārhāye digari garm ast. Vagarna har kas nadānad, ānhā ke (nāsalāmati) chashm va gushe mellat be shomār miāyand, ke digar bāyad bedānand, resānehāye masuuliyatpazire digar keshvarhā, dar mourede akhbāre marbut be khodkoshihā che siāsati rā be kār migirand. Dastekam az ānhā biāmuzand.

Khoshbakhtāne, nasle javāne Irān ruz be ruz bishtar be in mouzu āgāh mishavad va pey be in vāqeiyat mibarad ke na har “khabargozāri”, tanhā be dalile yadak keshidane nām, be rāsti khabargozāri ast, va na har “ruznāmenegāri”, tanhā be dalile yadak keshidane nām, be rāsti ruznāmenegār!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

______________________________

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گزینه نام / آدرس اینترنتی را زده و نام خود را وارد کنید.