۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

ما و دخالت بیگانگان

شاید این موضوع توجه شما را نیز جلب کرده باشد که هر کجای تاریخ چند سده گذشته ایران را نگاه می کیند، با پدیده دخالت بیگانگان در این کشور روبرو می شوید.

بویژه هر جا که جنبشی به شکست پایان یافته و یا بخشی از خاک این کشور به یغما رفته است، بیدرنگ به دخالت بیگانگان اشاره شده و همه گناهان را به پای آنها نوشته ایم و با متهم کردن بیگانگان، بحث را پایان یافته انگاشته ایم. ولی آیا موضوع به این سادگی است که ما می پنداریم؟ آیا خود ما در این شکست ها گناهی نداشته ایم؟ آیا تنها در کشور ما دخالت می شده است و می شود؟

در این که کشورهای بیگانه در ایران دخالت داشته اند سخنی نیست. در این که جاسوسان کشورهای دیگر بر روند رویدادها به سود کشور خود، تاثیر می گذاشته اند نیز سخنی نیست. سخن در این است که دید ما نسبت به این گونه مسائل اشتباه و برداشتمان از آنها نادرست است.

اگر کشوری مورد دخالت دیگران قرار می گیرد، گناهکار اصلی خود آن کشور است و نه کشورهای دخالت کننده. اگر دیگران فرصت این را می یابند که از شهروندان یک کشور، جاسوس ساخته و آنان را به سود خود به کار گیرند، گناهکار اصلی خود این کشور است که با ندادن آموزش میهن پرستی به شهروندانش، آنان را آسیب پذیر کرده و به دام دیگران می اندازد و نه کشورهای جاسوس پرور. وگر نه دخالت و جاسوسی از زمانهای گذشته بوده، هست و خواهد بود. بویژه در دنیای کنونی که پیشرفت ارتباطات، کشورهای دنیا را آنچنان به یکدیگر نزدیک کرده است که دست یافتن به اطلاعات، بخشی از سیاست خارجی هر کشوری را تشکیل می دهد.

این ما هستیم که باید دید خود را نسبت به این موضوع تغییر داده و با بکار گیری خرد چاره ای برای آن بیاندیشیم. تازه اگر انگلیس نباشد، آمریکا هست، امریکا نباشد، روسیه است، روسیه نباشد، کشور دیگری هست. چندی دیگر نیز که نوبت به چین برسد، حتی حسرت اروپا و آمریکا را هم خواهیم خورد.

شوربختانه ما در این گونه موارد نیز بیشتر احساساتی شده و با دادن شعار های مرگ بر این و مرگ بر آن و کارهای زشت دیگری مانند آتش زدن پرچم کشورهای دیگر، کار خود را خرابتر می سازیم. در حالی که پرچم یک کشور، به ملت و نه دولت آن کشور تعلق دارد. آتش زدن پرچم آمریکا توهینی است به ملت آمریکا و نه دولت آن کشور.

به این می ماند که ما در یک مسابقه دو در حالی که بسختی از دیگران پس افتاده ایم، از اینکه آنها در پنهان به تمرین و آمادگی خود پرداخته اند، خشمگین شده و آنها را به باد ناسزا و دشنام بگیریم. آشکار است که این کار نتیجه ای غیر از خرابتر کردن هر چه بیشتر چهره ما نزد جهانیان، نخواهد داشت. به جای آن باید نشست و دید کجای کار خراب است و با بکارگیری خرد و پشتکار، چاره ای برای آن بیابیم.

باید با دادن آموزش میهن پرستی به جوانان کشور، آنان را از سم خطرناک جهان وطنی، که سر آغاز افتادن در دام دیگران است دور نگهداشته و آنها را به وظایف میهنی اشان آگاه کنیم. تنها در این صورت است که می توانیم بدون نگرانی، با کشورهای دیگر و دنیای پیرامون خود ارتباط نزدیک داشته باشیم و از پدید آمدن شرایطی مانند آنچه هم اکنون در کشورمان می گذرد که جاسوسان مانند موریانه در همه پستهای کلیدی کشور رخنه کرده اند، پیشگیری کنیم.

پی نوشت:
هدف از این نوشته به هیچ روی، پاک کردن چهره کشورهای مداخله گر و جاسوس پرور نیست، بلکه تلاش می شود برای این مشکل بزرگ یک راه چاره منطقی و خردگرایانه جستجو و پیدا کند. وگرنه چه کسی می تواند نقش منفی آنها را در کشورهای مهمی مانند ایران نادیده بگیرد؟

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Mā va dekhālate bigānegān

Shāyad in mouzu tavajjohe shomā rā niz jalb karde bāshad ke har kojāye tārikhe chand sadeye gozashteye Irān rā negāh mikonid, bā padideye dekhālate bigānegān dar in keshvar ruberu mishavid.

Beviĵe har jā ke jonbeshi be shekast pāyān yāfte va yā bakhshi az khāke in keshvar be yaghmā rafte ast, biderang be dekhālate bigānegān eshāre shode va hameye gonāhān rā be pāye ānhā neveshteim va bā mottaham kardane bigānegān, bahs rā pāyān yāfte engāshteim. Vali āyā mouzu be in sādegi ast ke mā mipendārim? Āyā khode mā dar in shekasthā gonāhi nadāshteim? Āyā tanhā dar keshvare mā dekhālat mishode ast va mishavad?

Dar in ke keshvarhāye bigāne dar Irān dekhālat dāshteand sokhani nist. Dar in ke jāsusāne keshvarhāye digar bar ravande ruydādhā be sude keshvare khod, taasir migozāshteand niz sokhani nist. Sokhan dar in ast ke dide mā nesbat be in gune masāel eshtebāh va bardāshtemān az ānhā nādorost ast.

Agar keshvari mourede dekhālate digarān qarār migirad, gonāhkāre asli khode ān keshvar ast va na keshvarhāye dekhālat konande. Agar digarān forsate in rā miyāband ke az shahrvandāne yek keshvar jāsus sākhte va ānān rā be sude khod be kār girand, gonāhkāre asli khode in keshvar ast ke bā nadādane āmuzeshe mihanparasti be shahrvandānash, ānān rā āsibpazir karde va be dāme digarān miandāzad, va na keshvarhāye jāsusparvar. Vagarna dekhālat va jāsusi az zamānhāye gozashte bude, hast va khāhad bud. Beviĵe dar donyāye konuni ke pishrafte ertebātāt, keshvarhāye donyā rā ānchonān be yekdigar nazdik karde ast ke dast yāftan be ettelāāt, bakhshi az siāsate khārejiye har keshvari rā tashkil midahad.

In mā hastim ke bāyad dide khod rā nesbat be in mouzu taghyir dāde va bā be kārgiriye kherad chāreyi barāye ān biandishim. Tāze agar Engelis nabāshad, Āmrikā hast, Āmrikā nabāshad, Rusiye hast, Rusiye nabāshad, keshvare digari hast. Chandi digar niz ke noubat be Chin berasad, hattā hasrate Urupā va Āmrikā rā ham khāhim khord.

Shurbakhtāne mā dar in gune mavāred niz ehsāsāti shode va bā dādane shoārhāye marg bar in va marg bar ān va kārhāye zeshte digari mānande ātash zadane parchame keshvarhāye digar, kāre khod rā kharābtar misāzim. Dar hāli ke parchame yek keshvar, be mellat va na doulate ān keshvar taalloq dārad. Ātash zadane parchame Āmrikā, touhini ast be mellate Āmrikā va na doulate ān keshvar.

BE in mimānad ke mā dar yek mosābeqeye dou, dar hāli ke be sakhti az digarān pas oftādeim, az in ke ānhā dar penhān be tamrin va āmādegiye khod pardākhteand, khashmgin shode va ānhā rā be bāde nāsezā va doshnām begirim. Āshkār ast ke in kār natijeyi gheyr az kharābtar kardane har che bishtare chehreye mā nazde jahāniān nakhāhad dāaht. Bejāye ān bāyad neshast va did kojāye kār kharāb ast va bā be kārgiriye kherad va poshtkār, chāreyi barāye ān biabim.

Bāyad bā dādane āmuzeshe mihanparasti be javānāne keshvar, ānān rā az samme khatarnāke jahānvatani, ke sarāghāze oftādan dar dāme digarān ast dur negah dāshte va ānhā rā be vazāyefe mihaniyeshān āgāh konim. Tanhā dar in surat ast ke mitavānim bedune negarāni, bā kehvarhāye digar va donyāye pirāmune khod ertebāte nazdik dāshte bāshim va az padid āmadane sharāyeti mānande ānche hamaknun dar keshvaremān migozarād, ke jāsusān mānande muriāne dar hameye posthāye kelidiye keshvar rakhne kardeand, pishgiri konim.

Peynevesht:
Hadaf az in neveshte be hich ruy, pāk kardane chehreye keshvarhāye modākhelegar va jāsusparvar nist, balke talāsh mishavd barāye in moshkele bozorg yak rāhe chāreye manteqi va kheradgarāyāne jostoju va peydā konad. Vagarna che kasi mitavānad naqshe manfiye ānhā rā dar keshvarhāye mohemmi mānande Irān nādide begirad?

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

گزینه نام / آدرس اینترنتی را زده و نام خود را وارد کنید.