۱۳۸۹ مهر ۱۲, دوشنبه

هشدار شاملو به ما

در زیر بخشی از سخنرانی شادروان احمد شاملو در باره از میان رفتن هویت و شناسه ایرانی در نسل دوم از هم میهنان مهاجر آمده است. به این سخنان گوش دهید تا بدانید چه مشکل بزرگی ما را در آینده نزدیک تهدید می کند:

دریافت: MediaFire - 4shared

چناچه شرایط به همین گونه پیش برود، در آینده با چنان مشکل بزرگی روبرو خواهیم شد که برطرف کردن آن، اگر امکان هم داشته باشد به این آسانی ها نخواهد بود. به جای اینکه در آینده بر سر خود زده و زاری سر دهیم، باید امروز بنشینیم و با به کار گرفتن خرد، چاره ای برای این درد بیابیم. به جای اینکه یکدیگر را به مهاجرت تشویق کنیم، بیاییم و به آینده نه چندان روشن نسل دوم مهاجرین بیاندیشیم. بیاییم چشمانمان را بازتر کرده و پیرامونمان را دقیقتر بنگریم.

آیا غیر از این است که آینده این گروه از فرزندان میهن تیره و تار است؟ آیا غیر از این است که نسل دوم مهاجرین، نسلی آشفته و گرفتار در میان دو فرهنگ خواهد بود؟ آیا غیر از این است که بحران هویت و شناسه، نسل دوم مهاجرین را به سختی تهدید می کند؟ مگر این نیست که آنها در هر شرایط و جایگاه اجتماعی هم که باشند باز هم شهروندان درجه دو محسوب می شوند؟ سخنان زیبای حقوق مهاجرین و اقلیتها را فراموش کنید و به جای آن به سخنان و رفتار نه چندان زیبای مردم کوچه و بازار در این کشورها بنگرید. آنگاه خواهید دانست چه آینده ای در انتظار نسل دوم مهاجرین است

ما ایرانیها، با این که آدمهای باهوشی هستیم ولی بد دلیل داشتن یکی دو ویژگی ناپسند، سالهاست که از پیشرفت باز مانده ایم. از جمله اینکه بسیار خوش باور و ساده هستیم و به همین دلیل نیز بسیار آسان گول می خوریم. دیگر این که بیشتر از نوک بینی امان را نمی توانیم ببینیم. همین ویژگیها بود که سبب شد نسل پیشین، تنها به از میان برداشتن رژیم گذشته بیاندیشد و اینکه چه چیزی قرار است جای آن را بگیرد برایشان چندان مهم نبود. زمانی نیز که با نتیجه منطقی این انقلاب کور روبرو شدند، تنها چیزی که می دانستند این بود که ناله و زاری سر دهند. سرانجام نیز چاره را در این دیدند که دسته دسته از کشور خارج شده و میهن را با مشکلاتش تنها بگذارند.

اکنون نیز به پس انداختن بچه و تولید و تحویل شهروند درجه دو سرگرم هستند. بدون اینکه چند گام بیشتر را ببینند و آینده این نسل بیگناه را پیش بینی کنند. البته این شامل همه نمی شود. کسانی نیز مانند شادروان شاملو بودند و هستند که به جای درگیر شدن در کشمکش های بیهوده، آینده را می نگرند.

هستند کسانی که با خواندن این نوشته بر خواهند آشفت. ولی آنها باید بدانند که هدف اصلی از این نوشته، نه محکوم کردن آنها، بلکه درس گرفتن از اشتباهات گذشته وبه کار بردن آن برای ساختن آینده ای بهتر است

اگر می خواهیم نسل آینده به گونه دیگری از ما یاد کند، اگر می خواهیم در آینده مجبور به زدن بر سر خود و زاری سر دادن نشویم، اگر می خواهیم نسل آینده روزگاری بهتر از ما داشته باشد، اگر می خواهیم میهنمان آباد و سربلند باشد، اگر می خواهیم در آینده با مشکل میلیونها ایرانی بی هویت و بی شناسه روبرو نباشیم، باید همین امروز دست به کار شویم. باید به هر بهایی هم که شده، فرهنگ و شناسه ایرانی را در نسل دوم مهاجرین زنده کرده و زنده نگاه داریم. اینها همه سرمایه های ملی ما هستند که مام میهن در آینده به آنها سخت نیاز خواهد داشت. از دست دادن این سرمایه ها، آسیب بسیار بزرگی بر ایران وارد خواهد کرد. آسیبی که می تواند حتی از آسیب جنگ هشت ساله و تلفات ناشی از آن نیز سهمناکتر و بزرگتر باشد.

زنده نگاه داشتن فرهنگ و زبان پارسی در میان جوانان و نوجوانان نسل دوم، یکی از وظایف اصلی ما در شرایط کنونی است. باید از هر راهی که ممکن است، نسل دوم مهاجرین را با زبان پارسی در ارتباط پیوسته قرار داد. یکی از اهداف نگارش نو بر پایه الفبای لاتین، ایجاد همین پیوند بوده است.

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

HOSHDĀRE SHĀMLU BE MĀ

Dar zir bakhshi az sokhanrāniye shādravān Ahmad Shāmlu dar bāreye az miān raftane hoviyt va shenāseye Irāni dar nasle dowom az hammihanāne mohājer āmade ast. Be ān gush dahid tā bedānid che moshkele bozorgi mā rā dar āyndeye nazdik tahdid mikonad:

Daryāft: MediaFire - 4shared

Chenānche sharāyet be hamin gune pish beravad, dar āyande bā chenān moshkele bozorgi ruberu khāhim shod ke bartaraf kardane ān, agar emkān ham dāshte bāshad, be in āsānihā nakhāhad bud.

Bejāye in ke dar āyande bar sare khod zade va zāri sar dahim, bāyad emruz beneshinim va bā be kār gereftane kherad, chāreyi barāye in dard biābim. Be jāye in ke yekdigar rā be mohājerat tashviq konim, biāyim va be āyandeye na chndān roushane nasle dowome mohājerin biandishim. Biāyim chashmānemān rā bāztar karde va pirāmunemān rā daqiqtar benegarim.

Āyā gheyr az in ast ke āyandeye in goruh az farzandāne mihan tire va tār ast? Āyā gheyr az in ast ke nasle dowome mohājerin, nasli āshofte va gereftār dar miāne do farhang khāhad bud? Āyā gheyr az in ast ke bohrāne hoviyat va shenāse, nasle dowome mohājerin rā be sakhti tahdid mikonad? Magar in nist ke ānhā dar har sharāyet va jāygāhe ejtemāyi ham ke bāshand, bāz ham shahrvande darajeye do mahsub mishavand? Sokhanāne zibāye hoquqe mohājerin va aqalliyathā rā farāmush konid va be jāye ān be sokhanān va raftāre na chandān zibāye mardome kuche va bāzār dar in keshvarhā benegarid. Āngāh khāhid dānest che āyandeyi dar entezāre nasle dowome mohājerin ast.

Mā Irānihā, bā inke ādamhāye bāhushi hastim vali be dalile dāshtane yeki do viĵegiye nāpasand, sālhāst ke az pishraft bāzmāndeim. Az jomle in ke besyār khoshbāvar va sāde hastim va be hamin dalil niz besyār āsān gul mikhorim. Digar in ke bishtar az nouke biniyemān rā namitavānim bebinim.

Hamin viĵegihā bud ke sabab shod nasle pishin, tanhā be az miān bardāshtane reĵime gozashte biandishad va in ke che chizi qarār ast jāye ān rā begirad barāyeshān chandān mohem nabud. Zamāni niz ke bā natijeye manteqiye in enqelābe kur ruberu shodand, tanhā chizi ke midānestand in bud ke nāle va zāri sar dahand. Saranjām niz chāre rā dar in didand ke daste daste az keshvar khārej shode va mihan rā bā moshkelātash tanhā begozārand.

Aknun niz be pas andākhtane bache va toulid va tahvile shahrvande daraje do sargarm hastand. Bedune in ke chand gāme bishtar rā bebinand va āyandeye in nasle bigonāh rā pishbini konand.

Albatte in shāmele hame namishavad. Kasāni niz mānande shādravān Shāmlu budand va hastand ke be jāye dargir shodan dar keshmakeshhāye bihude, āyande rā minegarand.

Hastand kasāni ke bā khāndane in neveshte barkhāhand āshoft. Vāli ānhā bāyad bedānand ke hadafe asli az in neveshte, na mahkum kardane ānhā, balke dars gereftan az eshtebāhāte gozashte va be kār bordane ān barāye sākhtane āyandeyi behtar ast.

Agar mikhāhim nasle āyande be guneye digari az mā yād konad, agar mikhāhim dar āyande majbur be zadan bar sare khod va zāri sar dādan nashavim, agar mikhāhim nasle āyande ruzgāri behtar az mā dāshte bāshad, agar mikhāhim mihanemān ābād va sarboland bāshad, agar mikhāhim dar āyande bā moshkele milionhā Irāniye bihoviyat va bishenāse ruberu nabāshim, bāyad hamin emruz dast be kār shavim. Bāyad be har bahāyi ham ke shode, farhang va shenāseye Irāni rā dar nasle dowome mohājerin zende karde va zende negāh dārim. Inhā hame sarmāyehāye melliye mā hastand ke māme mihan dar āyande be ānhā sakht niāz khāhad dāsht. Az dast dādane in sarmāyehā āsibe besyār bozorgi bar Irān vāred khāhad kard. Āsibi ke mitavānad hattā az āsibe jange hasht sāle va talafāte nāshi az ān niz sahmnāktar va bozorgtar bāshad!

Zende negāh dāshtane farhang va zabāne Pārsi dar miāne javānān va noujavānāne nasle dowom, yeki az vazāyefe asliye mā dar sharāyete konuni ast. Bāyad az har rāhi ke momken ast, nasle dowome mohājerin rā bā zabāne Pārsi dar ertebāte peyvaste qarār dād. Yeki az ahdāfe Negāreshe Nou bar pāyeye alefbāye Lātin, ijāde hamin peyvand bude ast.

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!