۱۳۹۲ دی ۹, دوشنبه

اخبار خودکشی ها و رسانه های خراب ما

بیشتر رسانه های درون کشور وظایف اجتماعی خود را نمی دانند.
روز دوشنبه، نهم دی ماه ۱۳۹۲، مردی در یکی از ایستگاههای متروی تهران دست به خودکشی زد.

رسانه و خبرگزاری های درون کشور، بی درنگ آن را در تارنماهای خود قرار داده و اقدام به پخش این خبر ناگوار نمودند.

کمتر از یک ساعت پس از این رویداد، جستجوگرهای اینترنتی لیست بالابلندی از این خبر را در اختیار کاربران قرار می دادند که بیشتر آنها مربوط به رسانه های درون کشور می شد. در میان این لیست، حتی تارنماهای پارسی زبانی پیدا می شدند که فرتورهایی بسیار تکان دهنده را به نمایش می گذشتند.

اکنون این را با رویداد مشابهی که در یکی از شهرهای هلند رخ داده است، مقایسه کنید.

چندی پیش، جوانی هلندی خود را از بالای ساختمانی، پرتاب کرد و با حالتی بسیار دلخراش کشته شد. آن گونه که شاهدان می گفتند، پلیس بی درنگ خود را به محل رویداد رسانده و گرداگرد آنجا را با دیوارهای چادری بسته و حتی ساکنان ساختمان، که از بالا شاهد پیکر خون آلود این جوان نگون بخت بودند، را به درون خانه ها فرستاده بود.

بخشی از لیست بالابلند جستجوگرهای اینترنتی در مورد
خبر خودکشی در تهران
این خبر، نه در رادیو تلویزیون های دولتی و غیر دولتی، نه در تارنمای رسانه ها و نه حتی در تارنمای پلیس، چه در سطح کشور، چه استانی و حتی محلی دیده نمی شد.

حتی جستجوگرهای اینترنتی نیز، نمی توانستند چیزی در این مورد بیابند. تنها نشانی که در این مورد می شد یافت، این بود که در تارنمای اورژانس شهر آمده بود، در آن وقت از روز، دو دستگاه آمبولانس به آن خیابان فرستاده شده است. همین!

شاید در نگاه نخست، این کار گونه ای سانسور به چشم بیاید. زیرا واقعیتی را از چشم مردم دور نگاه می دارد. در حالی فلسفه آن، چیز دیگری است.

آنها می دانند که این گونه رویدادهای ناگوار اثری منفی بر روح و روان مردم می گذارد و بر این باورند که دیدن این گونه صحنه های دلخراش توسط مردم، نه تنها دردی را درمان نمی کند، بلکه بر دردها و دشواری ها نیز، می افزاید.

حتی به عنوان تصمیم دولتی، به ارگانهای مربوطه دستور داده اند تا از پخش اخبار مربوط به خودکشی ها خودداری شود.

البته در این مورد، باور آنها (به درستی) بر این است که، کسانی که باید این رویدادهای ناگوار را ببینند و از اطلاعات مربوط به آن آگاه شوند نه مردم، بلکه مسئولانی هستند که برای مردم و کشور تصمیم می گیرند. به همین دلیل نیز، مسئولان به اطلاعات و آمار دقیق در این مورد دسترسی دارند. همان گونه که در این آمار می بینید در سال ۲۰۱۲، تعداد ۱۷۵۳ نفر در هلند خودکشی کرده اند که از این تعداد، ۱۸۸ نفر خود را جلوی ترن یا مترو انداخته اند و تعداد ۱۳۵ نفر با پرتاب خود از بالای ساختمان، اقدام به خودکشی نموده اند.

اطلاعات و آمار دقیق در دسترس مسئولان قرار دارد
برای دیدن فرتور در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید.
حتی بخشی از این آمار در دسترس همگان قرار دارد. همین واقعیت نشان می دهد که هدف اصلی دولت هلند (دستکم در این مورد)، این نیست که مردم را از واقعیات دور نگهدارد و اعمال سانسور کند. بلکه می خواهد کار را، آن گونه که باید، مورد بررسی قرار دهد و برای دشواری ها، روی حساب و کتاب چاره بیاندیشد.

درست به همین دلیل نیز، این تصمیم مورد پذیرش ملت قرار گرفته است و رسانه ها نیز، خود را موظف به اجرای آن می دانند.

البته رسانه ها هم، در این کشور حساب و کتاب دارند و این گونه نیست که هر کس از مادرش قهر کرد، برود و یک خبرگزاری راه بیاندازد. و سپس بگردد ببیند با چه جناحی بهتر می تواند کار و کاسبی کند و سرمایه به هم بزند!

تازه این در مورد آنهایی است که ریگی به کفش ندارند. وگرنه در کشور ما، رسانه هایی پیدا می شوند که آدم نداند، می پندارد که ارگان رایزنی فرهنگی یکی از سفارتخانه های بیگانه در ایران است. تارنماهایی مانند "عصر ایران" پیدا می شوند که اگر ادوغان در ده کوره ای در ترکیه، سرفه کند، آن را با آب و تاب فراوان تشریح کرده و از مزایای آن سخن ها به میان می آورند.

آنها به جای پرداختن به وظیفه ای که در برابر ملت و کشور دارند، سرشان به کارهای دیگری گرم است. وگرنه هر کس نداند، آنها که (ناسلامتی) چشم و گوش ملت به شمار می آیند، که دیگر باید بدانند، رسانه های مسئولیت پذیر دیگر کشورها، در مورد اخبار مربوط به خودکشی ها، چه سیاستی را به کار می گیرند. دستکم از آنها بیاموزند!

خوشبختانه، نسل جوان ایران روز به روز بیشتر به این موضوع آگاه می شود و پی به این واقعیت می برد که نه هر " خبرگزاری"، تنها به دلیل یدک کشیدن نام، به راستی خبرگزاری است و نه هر "روزنامه نگاری"، تنها به دلیل یدک کشیدن نام، به راستی روزنامه نگار!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

__________________
____________________________________________________

Akhbāre khodkoshihā va resānehāye kharābe mā!

Bishtare resānehāye darune keshvar,
vazāyefe ejtemāyiye khod rā namidānand.
Ruze Doshanbe, nohome Deymāhe 1392, mardi dar yeki az istgāhhāye Metroye Tehrān dast be khodkoshi zad.

Resāne va khabargozārihāye darune keshvar, biderang ān rā dar tārnamāhāye khod qarār dāde va eqdām be pakhshe in khabare nāgovār nemudand.

Kamtar az yek sāat pas az in ruydād, jostojugarhāye interneti, liste bālābolandi az in khabar rā dar ekhtiāre kārbarāne khod qarār midādand ke bishtare ānhā marbut be resānehāye darune keshvar mishod. Dar miāne in list, hattā tārnamāhāye Pārsizabāni peydā mishodand ke farturhāyi besyār takān dahande rā be namāyesh migozāshtand.

Aknun in rā bā ruydāde moshābehi ke dar yeki az shahrhāye Holand rokh dāde ast, moqāyese konid:

Chandi pish, javāni Holandi, khod rā az bālāye sākhtemāni partāb kard va bā hālati besyār delkharāsh koshte shod. Ān gune ke shāhedān migoftand, polis biderang khod rā be mahalle ruydād resānde va gerdāgerde ānjā rā bā divārhāye chādori baste va hattā sākenāne sākhtemān, ke az bālā shāhede peykare khunālude in javāne negunbakht budand, rā be darune khānehā ferestāde bud.

Bakhshi az liste bālābolande jostojugarhāye
interneti dar mourede khabare khodkoshi dar Tehrān
In khabar, na dar rādio televizionhāye doulati va gheyre doulati, na dar tārnamāye resānehā va na hattā dar tārnamāye polis, che dar sathe keshvar, che ostāni va hattā mahalli dide namishod.

Hattā jostojugarhāye interneti niz, namitavānestand dar in moured chizi biyāband. Tanhā neshāni ke dar in moured mishod yāft, in bud ke dar tārnamāye urĵānse shahr āmade bud, dar ān vaqte az ruz, do dastgāh āmbulāns be ān khiābān ferestāde shode ast. Hamin! Shāyad dar negāhe nokhost, in kār guneyi sānsur be chashm biāyad. Zirā vāqeiyati rā az chashme mardom dur negāh midārad. Dar hāli ke falsafeye ān chize digari ast.

Ānhā midānand ke in gune ruydādhāye nāgovār, asari manfi bar ruh va ravāne mardom migozārad va bar in bāvarand ke didane in gune sahnehāye delkharāsh tavassote mardom, na tanhā dardi rā darmān namikonad, balke bar dardhā va doshvarihā niz, miafzāyad.

Hattā be onvāne tasmime doulati, be orgānhāye marbute dastur dādeand tā az pakhshe akhbāre marbut be khodkoshihā khoddāri shavad.

Albatte dar in mourede bāvare ānhā (be dorosti) bar in ast ke, kasāni ke bāyad in ruydādhāye nāgovār rā bebinand va az ettelāāte marbut be ān āgāh shavand, na mardom, bālke masuulāni hastand ke barāye mardom va keshvar tasmim migirand. Be hamin dalil niz masuulān be ettelāāt va āmāre daqiq dar in moured dastrasi dārand.

Hamān gune ke dar in āmār mibinid dar sāle 2012, teedāde 1753 nafar dar Holand khodkoshi kardeand ke az in teedād, 188 nafar khod rā jelouye teran yā metro andākhteand va teedāde 135 nafar bā partābe khod az bālāye sākhtemān, eqdām be khodkoshi nemudeand.

Ettelāāt va āmāre daqiq dar dastrase masuulān qarār dārad.
Barāye didane fartur dar anāzeye bozorgtar
bar ruye ān klik konid.
Hattā bakhshi az in āmār dar dastrase hamegān qarār dārad. Hamin vāqeiyat neshān midahad ke hadafe asliye doulate Holand (dastekam dar in moured), in nist ke mardom rā az vāqeiyāt dur negah dārad va eemāle sānsur konad. Balke mikhāhad kār rā, ān gune ke bāyad, mourede barrasi qarā dahad va barāye doshvārihā, ruye hesāb va ketāb chāre biandishad.

Dorost be hamin dalil niz, in tasmim mourede pazireshe mellat qarār gerefte ast va resānehā niz, khod rā movazzaf be ejrāye ān midānand.

Albatte resānehā ham dar in keshvar, hesāb va ketāb dārand va in gune nist ke har kas az mādarash qahr kard, beravad va yek khabargozāri rāh biandāzad. Va sepas begardad bebinad bā che jenāhi behtar mitavānad kār o kāsebi konad va sarmāye be ham bezanad.

Tāze, in dar mourede ānhāyi ast ke rigi be kafsh nadārand. Vagarna dar keshvare mā, resānehāyi peydā mishavand ke ādam nadānad, mipendārad ke orgāne rāyzaniye farhangiye yeki az sefāratkhānehāye bigāne dar Irān ast. Tārnamāhāyi mānande “Asre Irān” peydā mishavand, ke agar Erdogān dar dehkureyi dar Torkiye, sorfe konad, ān rā bā āb o tābe farāvān tashrih karde va az mazāyāye ān sokhan be miān miāvarand.

Ānhā be jāye pardākhtan be vazifeyi ke dar barābare mellat va keshvar dārand, sareshān be kārhāye digari garm ast. Vagarna har kas nadānad, ānhā ke (nāsalāmati) chashm va gushe mellat be shomār miāyand, ke digar bāyad bedānand, resānehāye masuuliyatpazire digar keshvarhā, dar mourede akhbāre marbut be khodkoshihā che siāsati rā be kār migirand. Dastekam az ānhā biāmuzand.

Khoshbakhtāne, nasle javāne Irān ruz be ruz bishtar be in mouzu āgāh mishavad va pey be in vāqeiyat mibarad ke na har “khabargozāri”, tanhā be dalile yadak keshidane nām, be rāsti khabargozāri ast, va na har “ruznāmenegāri”, tanhā be dalile yadak keshidane nām, be rāsti ruznāmenegār!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

______________________________

۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

چه بر سر ایران و افغانستان آورده اند؟

نگاهی به اوضاع و شرایط کنونی در افغانستان و ایران نشان می دهد که این دو کشور را به درد بی درمانی دچار کرده اند که حتی آینده آنها را نیز، به گونه وحشتناکی تهدید می کند.

این کودکان بیگناه که ناخواسته در دام بلای خانمانسوز مواد مخدر گرفتار آمده اند را، باید نسل سوخته ای به شمار آورد که هیچگونه امیدی به آینده آنان نمی توان داشت.
برای دیدن فرتور در اندازه بزرگتر بر روی آن کلیک کنید.
Fartur az: Interviu

مائده، دختر بچه ۹ ساله افغانی به همراه پسر خاله ۱۱ ساله اش در حال کشیدن هرویین، آنها این گونه، کودکی خود را ویران می کنند تا کسانی که این تجارت مرگ را راه انداخته اند به سود بیشتری دست پیدا کنند!
Fartur az: Interviu

کپسول های کوچک هروئین ویژه کودکان قاچاقچی!
بچه ها هر کدام پنج تا هفت عدد از این کپسول ها را در دهان فرو برده و با این روش آن ها را از مرز ایران قاچاق می کنند.
Fartur az: Interviu

نوجوانان افغانی از جمله قربانیان تجارت مواد مخدر در این کشور هستند.
Fartur az: Interviu
اصل دوم از اعلامیه جهاني‌ حقوق‌ كودك‌، مصوب‌ ۲۰ نوامبر ۱۹۵۹ در مجمع‌ عمومي‌ سازمان‌ ملل‌متحد:

"هر كودك‌ بايد از حمايت‌ ويژه‌ برخوردار شود و امكانات‌ و وسايل‌ ضروري‌ جهت‌ پرورش‌ بدني‌، فكري‌، اخلاقي‌ و اجتماعي‌ وي‌ به‌ نحوي‌ سالم‌ و طبيعي‌ و در محيطي‌ آزاد و محترم‌ توسط‌ قانون‌ يا مراجع‌ ذيربط‌ در اختيار وي‌ قرار گيرد و در نوشتن قوانينی بدين‌ منظور، منافع‌ كودكان‌ بايد بالاترين‌ اولويت‌ را داشته‌ باشد."

افسوس که این قوانین زیبا، تنها بر روی کاغذ می مانند و بیشتر به درد بایگانی سازمان ملل می خورند تا به درد کودکان بیچاره ای که قربانی نابسامانی ها و بی عدالتی های پیرامون خود هستند.

یک کشاورز افغانی روش کشت و تهیه مواد مخدر را به فرزندش می آموزد.
آیا اعلامیه جهاني‌ حقوق‌ كودك‌ برای این پسر بچه افغانی نیز نوشته شده است؟
پس از سی سال جنگ ویرانگر که همه زیر ساخت های این کشور را نابود کرده است، کشت خشخاش به تنها راه درآمد برای دهقانان افغانی تبدیل شده است.
Fartur az: Interviu

روز به روز بر شمار چنین بیغوله هایی که در آن معتادان، وجود خود را ذره ذره آب می کنند و جان خود را ارزان می فروشند، در افغانستان و ایران افزوده می شود.
Fartur az: Interviu

در چهره این کودکان، کوچکترین نشانی از شادابی دوران کودکی دیده نمی شود. کودکانی که هنوز جوان نشده، پیر گشته اند!
تن فروشی و روسپیگری از جمله پیامدهای شوم مواد مخدر است.
Fartur az: Interviu

صدای جمیله به صدای یک پیرمرد سیگاری می ماند، در حالی که او تنها شش سال دارد!
در این فرتور جمیله با خواهر یازده ساله اش فرزانه، در حال کشیدن کریستال، گونه ای هروئین خالص هستند.
Fartur az: Interviu
شوربختانه، افغانستان را نه تنها در گنداب مواد مخدر غرق کرده اند، بلکه آن را به دروازه ای برای فرستادن این کالای خانمانسوز به کشور برادر و همریشه خود ایران، نیز تبدیل نموده اند.
ما را با دستهای خودمان نابود می کنند!

جوانان ایرانی، گرفتار مواد مخدری می شوند که توسط برادران و خواهران همریشه و همزبانشان، در افغانستان کشت شده و به ایران قاچاق نموده اند!
Fartur az: S T E R N
بزرگترین خطر اما، این است که چنین صحنه هایی برای ما عادی شوند. در آن صورت باید بپذیریم که بازی را باخته ایم.
زمان آن فرا رسیده است که هم در ایران و هم در افغانستان، با کار روشنگری، اهمیت موضوع را برای هم میهنان و همزبانان خود یادآور شده و با این کار مسئولان را زیر فشار قرار دهیم.
نگذاریم آب شدن جوانانمان، به یک امر عادی و پیش پا افتاده تبدیل شود!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

__________________
____________________________________________________

Che bar sare Irān va Afghānestān āvardeand?

Negāhi be ouzā va sharāyete konuni dar Afghānestān va Irān neshān midahad ke in do keshvar rā be darde bidarmāni dochār kardeand ke hattā āyandeye ānhā rā niz be guneye vahshatnāki tahdid mikonad.

In kudakāne bigonāh ke nākhāste dar dāme balāye khānemānsuze mavāde mokhadder gereftār āmadeand rā, bāyad nasle sukhteyi be shomār āvard ke hichgune omidi be āyandeye ānān namitavān dāsht.
Barāye didane fartur dar andāzeye bozorgtar bar ruye ān klik konid.
Fartur az: Interviu

Māede, dokhtarbacheye 9 sāleye Afghāni be hamrāhe pesarkhāleye 11 sāleash dar hāle keshidane heroin.
ānhā in gune, kudakiye khod rā virān mikonand tā kasvni ke in tejārate marg rā rāh andākhteand, be sude bishtari dast peydā konand!
Fartur az: Interviu

Kapsulhāye kuchake heroin viĵeye kudakāne qāchāqchi!
Bachehā har kodām, panj tā haft adad az in kapsulhā rā dar dahān foru borde va bā in ravesh, ānhā rā az marze Irān qāchāq mikonand.
Fartur az: Interviu

Noujavānāne Afghāni az jomle qorbāniāne tejārate mavāde mokhadder dar in keshvar hastand.
Fartur az: Interviu
Asle dowom az Eelāmiyeye Jahāniye Hoquqe Kudak, mosawabe 20 Novāmbr 1959 dar majmaye Sāzmāne Melale Mottahed:

Har kudak bāyad az hemāyate viĵe barkhordār shavad va emkānāt va vasāyele zaruri jahate parvareshe badani, fekri, akhlāqi va ejtemāyiye vey be nahvi sālem va tabiyi va dar mohizi āzād va mohtaram, tavassote qānun yā marājeye zirabt dar ekhtiāre vey qarār girad va dar neveshtane qavānini bedin manzur, manāfeye kudakān bāyad bālātarin oulaviyat rā dāshte bāshad.

Afsys ke in qavānine zibā, tanhā bar ruye kāghaz mimānand va bishtar be darde bāygāniye Sāzmāne Melal mikhorand tā be darde kudakāe bichāreyi ke qorbāniye nābesāmānihā va biedālatihāye pirāmun khod hastand.

Yek keshāvarze Afghāni raveshe kesht va tahiyeyemavāde mokhadder rā be farzandash miāmuzad. Āyā Eelāmiyeye Jahāniye Hoquqe Kudak, barāye in pesarbacheye Afghni niz neveshte shode ast?
Pas az sisāl jange virāngar ke hameye zirsākhthāye in keshvar rā nābud karde ast, keshte khashkhāsh be tanhā rāhe darāmad barāye dehqānāne Afghāni tabdil shode at.
Fartur az: Interviu

Ruz be ruz bar shomāre chonin bighulehāyi ke dar ān moetādān, vojude khod rā zarre zarre āb mikonand va jāne khod rā arzān misorushand, dar Afghānetān va Irān afzude mishavad.
Fartur az: Interviu

Dar chehreye in kudakān, kuchaktarin neshāni az shādābiye dourāne kudaki dide namishavad. Kudakāni ke hanuz javn nashode pir gashteand!
Tanforushi va ruspigari az jomle peyāmadhāye shume mavāde mokhadder ast.
Fartur az: Interviu

Sedāye Jamile be sedāye yek pirmarde sigāri mimānad, dar hāli ke u tanhā shesh sāl dārad!
Dar in fartur Jamile bā khāhare yāzdah sāleash Farzāne, dar hāle keshidane Kristāl, guneyi heroine khāles hastand.
Fartur az: Interviu
Shurbakhtāne, Afghānestān rā na tanhā dar gandābe mavāde mokhadder gharq kardeand, balke ān rā be darvāzeyi barāye ferestādane in kālāye khānemānsuz be keshvare barādar va hamrisheye khod Irān, niz tabdil nemudeand.
Mā rā bā dasthāye khodemān nābud mikonand!

Javānāne Irāni, gereftāre mavāde mokhadderi mishavand ke tavassote barādarān va khāharāne hamrishe va hamzabāneshān, dar Afghānestān kesht shode va be Irān qāchāq nemudeand!
Fartur az: S T E R N
Bozorgtarin khatar ammā, in ast ke chonin sahnehāyi barāye mā āddi shavand. Dar ān surat bāyad bepazirim ke bāzi rā bākhteyim.
Zamāne ān farā reside ast ke ham dar Irān va ham dar Afghānestān, bā kāre roushangari, ahamiyate mouzu rā barāye hammihanān va hamzabānāne khod yādāvar shode va bā in kār masuulān rā zire feshār qarār dahim.
Nagozārim āb shodane javānānemān, be yek amre āddi va pishe pā oftāde tabdil shavad!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

______________________________

۱۳۹۲ آذر ۲۹, جمعه

موساد به ماندلا آموزش می داده است

ماندلا به ریش چه کسانی می خندد؟
Reuters ©
مدتهاست که قدرتهای غربی برای مردم دنیا قهرمانان پوشالی می سازند و با بمباران تبلیغاتی، کسانی را آن گونه بالا می برند که آدم نداند فکر می کند از جنس دیگری ساخته شده اند و همه خوبی ها را در خود گرد آورده اند.

در حالی که این کسان، آدمهای معمولی بیش نیستند، که در آن شرایط خاص، بهتر از دیگران توانسته اند به ابزاری برای پیشبرد اهداف تبلیغ کنندگانشان، تبدیل شوند.

روح الله خمینی روی جلد مجله تایم
بهترین نمونه از این دست، برای ما ایرانی ها، روح الله خمینی است. کسی که به دلایل گوناگونی، از جمله پایبندی به خرافات دینی، بیرحم بودن ذاتی، کینه توزی، یکدنگی و صد البته به دلیل نداشتن حتی سر سوزنی احساس نسبت به ایران و ایرانی، مورد توجه سازمانهای جاسوسی غرب قرار گرفت و با تبلیغات حساب شده او را به بالا کشاندند و تبدیل به رهبر کشور مهمی مانند ایران نمودند.

البته نتیجه آن را هم دیدیم. این قهرمان پوشالی، آن چنان گندی به این کشور زد که تا سده ها در یاد ایرانیان به جای خواهد ماند.

خمینی و همپالکی هایش کشور ثروتمندی مانند ایران را به روزی انداختند که شهروندانش مجبور به فروختن کلیه و کبد خود هستند. البته کارهای این قهرمان توخالی، با همه دشنام هایی که به غرب می داد، همه در راستای منافع آنهایی بود که او و یارانش را بر سر کار آوردند. در سی و پنج سال گذشته، حکومت ننگین اسلامی، بیشترین سود را به غرب و بویژه به کشورهایی مانند انگلستان رسانده است. همان کشورهایی که با رسانه و رادیوهایشان برای خمینی تبلیغ کرده و او را به عنوان قهرمان آزادی و عدالت به ملت ایران قالب نمودند.

روح الله خمینی یکی دیگر از قهرمان هایی که کارخانه
قهرمان سازی غرب تولید کرد و به خورد ما ایرانی ها
داد و ما و کشورمان را به روز سیاه نشاند.
برای توضیح بیشتر اینجا را کلیک کنید!
البته خمینی یک قهرمان محلی بود که تنها می شد به ایرانی ها قالبش کرد. افکار و نوشته های او آن چنان پوسیده و مسخره بود که حتی با گسترده ترین تبلیغات هم نمی شد او را به مردم منطقه قالب نمود چه رسد به مردم دنیا!

ماندلا بر عکس، شرایط این کار را داشت. هم رنگ بوست او، هم افکار و سخنان آشتی جویانه او، هم صلحدوستی او و هم گذشت او، همه ویژگی هایی بودند که او را به کاندیدایی مناسب برای قهرمان شدن تبدیل می کردند.

کارخانه قهرمان سازی سازمانهای جاسوسی غرب دوباره به کار افتاد و سرانجام ماندلا را به قهرمانی جهانی تبدیل نمود. در حالی که در این مورد نیز، همه کارهای او در جهت منافع غرب و کسانی که بر روی او سرمایه گذاری کرده و او را بالا کشیده بودند، می انجامید.

آگوست ٢٠١٢: پلیس آفریقای جنوبی، کارگران سیاهپوست
معدن لنمین را که اعتصاب کرده بودند، به رگبار بست!
timeslive.co.za ©
ماندلا برای آفریقای جنوبی نه تنها کار چندان مثبتی انجام نداد، بلکه شرایط سیاه پوستان این کشور را در مواردی حتی بدتر از دوران آپارتاید نمود.

نابسامانی، اختلاف طبقاتی دهشتناک، بیکاری، فقر و روسپیگری در این کشور بارها بیشتر از گذشته است. بزهکاری در آفریقای جنوبی چهار بار بیشتر از میانگین جهانی است. در همه زمینه های دیگر نیز شرایط سیاهپوستان، به استثنای لایه کوچکی از کار چاق کن های فاسد، تعریفی ندارد.

همکاری داشیم که بارها هم در دوران آپارتاید و هم در دوارن "طلایی امام ماندلا" به این کشور سفر کرده بود. از سپید پوستانی بود که بستگانش در آفریقای جنوبی ساکن بودند. داستانهایی که این خانم همکار تعریف می کرد، آدم را به شگفتی وا می داشت.

می گفت هر سال که به آنجا می رود، دیوار خانه ها بلندتر شده اند، سیم خاردار های بیشتری گرد خانه ها را فرا گرفته اند و دوربین های مجهزتری نسبت به سال پیش، چهار سوی خانه ها را می پایند.

اگر تا چند سال پیش به توریست ها گوشزد می شد که در اتومبیل خود را بر روی افراد مشکوک بویژه سیاهپوستان جوان باز نکنند، اکنون گفته می شود که بر روی هیچکس، حتی سپید پوستانی که نمی شناسند نیز، نباید در اتومبیل خود را باز کنند.

اگر تا چند سال پیش سگ ها نگاهبانی از خانه ها را بر عهده داشتند، اکنون یوزپلنگ های درنده این کار را بر عهده دارند!

بیماری ایدز در آفریقای جنوبی بیداد می کند.
یک پژوهش نشان داده است که بسیاری از بیماران این کشور
از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠٠٥ به داروهای مورد نیاز خود
دسترسی نداشته اند.
Joao Silva for The New York Times
برای دانستن این که بیماری ایدز در (میان سیاهپوستان) این کشور چه بیدادی به راه انداخته است، به جای آمارهای شسته روفته دولتی، باید به سخنان کسی توجه کرد که در این کشور شرکت کفن و دفن دارد و از نزدیک شاهد قضیه است.

زمانی که چنین کسی از گستردگی روزافزون ایدز ابراز شگفتی می کند و می گوید دیگر امیدی به این ندارد که آفریقای جنوبی بتواند این اپیدمی را به کنترل خود در آورد، می توان به ژرفای این درد بی درمان پی برد.

برای من بیش از هر چیز این شگفت انگیز بود که چگونه، این واقعیات دردناک، در لابلای تبلیغات سنگینی که گوش جهانیان را کر کرده است، گم می شدند ... و می شوند!

ماندلا همانند سوپاپ اطمینانی، فشار دیگ جوشان مبارزه با آپارتاید را از میان برداشت و آتش آن را خاموش نمود. ولی آیا او و کارهایش، چیزی به سیاهپوستان آفریقای جنوبی رساند؟!

تنها امید به جا مانده برای آفریقای جنوبی، عضویت این کشور در بریکس است که آن هم ربط چندانی به ماندلا ندارد. به نظر می رسد که از درون حاکمیت کنونی آفریقای جنوبی، کسانی سر بر آورده اند که بر این باورند، از غرب چیزی به آنها نمی ماسد و باید چاره دیگری بیاندیشند. نزدیکی به روسیه و چین در همین راستا و به همین دلیل است.

اکنون نیز روزنامه هلندی فولکس کرانت از قول روزنامه اسرائیلی هاآرتص افشا کرده است که ماندلا در سال ١٩٦٢ توسط موساد، سازمان جاسوسی اسرائیل، آموزش سلاح و خرابکاری می دیده است:

ماندلا توسط موساد آموزش سلاح می دیده است
٢٠ دسامبر ٢٠١٣

سرویس مخفی اسرائیل مسئول آموزش نلسون ماندلا رییس جمهور سابق آفریقای جنوبی بوده است. این خبر را روزنامه اسرائیلی هاآرتص گزارش داده است. گفته می شود که موساد به ماندلا جودو و خرابکاری می آموخته و آموزش سلاح می داده است.

ماندلا این دوره آموزش را در سال ١٩٦٢ در اتیوپی دیده است. زمانی که به دلیل سازماندهی اعتصاب عمومی تحت تعقیب بوده و از آفریقای جنوبی فرار کرده بود. روزنامه هاآرتص گزارش خود را بر پایه نامه یکی از کارکنان سفارت اسرائیل در اتیوپی تهیه کرده است. به گزارش روزنامه هاآرتص، این کارمند عامل موساد بوده است.

در نامه یاد شده آمده است که این کارمند، فردی از اهالی رودزیا (زیمبابوه کنونی) را آموزش می داده که خود را دیوید موبساری معرفی کرده بود. این مامور موساد چند ماه بعد، عکس شخص مورد آموزش را در روزنامه ها دیده و آشکار شده بود که این شخص همان نلسون ماندلا است.

وزارت امور خارجه [اسرائیل] در پاسخ به این کارمند موساد تایید کرده بود که دیوید موبساری در واقع همان نلسون ماندلا است. هاآرتص گفته است که این نامه را در اختیار دارد.

بدون تردید در میان ما ایرانی ها هنوز کسانی هستند که در واکنش به این گونه اخبار، با لودگی، یاوه "دایی جان ناپلئون" را سر می دهند و با بیمزگی دیگران را به داشتن توهم متهم می کنند.

ولی هم میهنان گرامی،

کارخانه قهرمان سازی غرب نه تنها از کار نیفتاده است، بلکه بیش از گذشته به کار خود ادامه می دهد و در حال ساخت تولیداتی به مراتب پیچیده تر است.
دود غلیظی که از بالای این کارخانه برخاسته است، نشان از آن دارد که دوباره دارند، قهرمان دیگری را برای ما آماده می سازند.

بویژه ما ایرانی ها، باید بهوش باشیم و نگذاریم دوباره اهریمنی دیگر را با بسته بندی زیبا، به جای فرشته به ما قالب کنند!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Mossād be Māndelā āmuzesh midāde ast!

Māndela be rishe che kasāni mikhandad?
© Reuters
Moddathāst ke qodrathāye Gharbi barāye mardome donyā, qahramānāne pushāli misāzand va bā bombārāne tablighāti, kasāni rā ān gune bālā miāvarand ke ādam nadānad fekr mikonad az jense digari sākhte shodeand va hameye khubihārā dar khod gerdāvardeand.

Dar hāli ke in kasān, ādamhāye maamuli bish nistand ke dar ān sharāyete khāss, behtar az digarān tavānesteand be abzāri barāye pishborde ahdāfe tabligh konandegāneshān tabdil shavand.

Ruhollāh Khomeini ruye jelde
majalleye Time
Behtarin nemune az in dast, barāye mā Irānihā, Ruhollāh Khomeini ast. Kasi ke be dalāyele gunāguni, az jomle pāybandi be khorāfāte dini, birahm budane zāti, kinetuzi, yekdandegi va sad albatte bh dalile nadāshtane hattā sare suzani ehsās nesbat be Irān va Irāni, mourede tavajjohe sāzmānhāye jāsusiye Gharb qarā gereft va bātablighāte hesāb shode u rā ba bālā keshāndand va tabdil be rahbare keshvare mohemmi mānande Irān nemudand.

Albatte natijeye ān rā ham didim. In qahramāne pushāli, ān chonān gandi be in keshvar zad ke tā sadehā dar yāde Irāniān be jāy khāhad mānd.

Khomeini va hampālekihāyash kehvare servatmando mānande Irān rā be ruzi andākhtand ke shahrvandānash majbur be forushe kolye va kabde khod hastand. Albatte kārhāye in qahremāne tukhāli, bā hameye doshnāmhāyi ke be Gharb midād, hame dar rāstāye manāfeye ānhāyi bud ke u va yārānash rā bar sare kār āvardand. Dar si o panj sāle gozashte, hokumate nangine Eslāmi, bishtarin sud rā be Gharb va be viĵe be kehvarhāi mānande Engelestān resānde ast. Hamān keshvarhāi ke bā resāne va rādiohāyeshān barāye Khomeini tabligh karde va u rā be onvāne qahramāne āzādi va edālat be mellate Irān qāleb nemudand.

Ruhollāh Khomeini yeki digar az qahramānhāyi ke
kārkhāneye qahramānsāziye Gharb toulid kard va be
khorde mā Irānihā dād va mā va keshvaremān rā be
ruze siāh neshānd.
Barāye touzihe bishtar injā rā klik konid!
Albatte Khomeini yek qahramāne mahalli bud ke tanhā mishod be Irānihā qālebash kard. Afkār va neveshtehāye u ān chonān puside va maskhare budand ke hattā bā gostardetarin tablighāt ham namishod u rā be mardome mantaqe qāleb nemud che resad be mardome donyā!

Māndelā baraks, sharāyete in kār rā dāsht. Ham range puste u, ham afkār va sokhanāne āshtijuyāneye u, ham solhdustiye u va ham gozashte u, hame viĵegihāyi budand ke u rā be kāndidāyi monāseb barāye qahramān shodan tabdil mikardand.

Kārkhāneye qahramānsāziye sāzmānhāye jāsusiye Gharb dobāre be kār oftād va saranjām Māndelā rā be qahramāni jahāni tabdil nemud. Dar hāli ke dar in moured niz, hameye kārhāye u dar jahate manāfeye Gharb va kasāni ke bar ruye u sarmāyegozāri karde va u rā bālā keshide budand, mianjāmid.

Āguste 2012: polise Āfriqāye Jonubi, kārgarāne
siāhpuste maadane Lonmin rā ke eetesāb karde
budand, be ragbār bast.
© timeslive.co.za
Māndelā barāye Āfriqāye Jonubi, na tanhā kāre chandān mosbati anjām nadād, balke sharāyete siāhpustāne in keshvar rā dar mavāredi hattā badtar az dourāne apārtheid nemud.

Nābesāmāni, ekhtelāfe tabaqātiye dehshatnāk, bikāri, faqr va ruspigari dar in keshvar bārhā bishtar az gozashte ast. Bezehkāri dar Āfriqāye Jonubi chahār bār bishtar az miāngine jahāni ast. Dar hameye zaminehāye digar niz sharāyete siāhpustān, be estesnāye lāyeye kuchaki az kārchāqkonhāye fāsed, taarifi nadārad.

Hamkāri dāshtim ke bārhā, ham dar dourāne apārtheid va ham dar dourāne “talāyiye emām Māndelā” be in keshvar safar karde bud. Az sepidpustāni bud ke bastegānash da Āfriqāye Jonubi sāken budand. Dāstānhāyi ke in khānome hamkār taarif mikard, ādam rābe shegefti vāmidāsht.

Migoft har sāl ke be ānjā miravad, divāre khānehā bolandtar shodeand, simkhārdārhāye bishtari gerde khānehā rā farā gerefteand va durbinhāye mojahhaztari nesbat be sāle pish, chahār suye khānehā rā mipāyand.

Agar tā chand sāle pish be turisthā gushzad mishod ke dare otomobile khod rā bar ruye afrāde mashkuk beviĵe siāhpustāne javān bāz nakonand, aknun gofte mishavad ke bar ruye hichkas, hattā sepidpustāni ke namishenāsand niz, nabāyad dare otomobile khod rā bāz konand.

Agar tā chand sāle pish saghā ngāhbāniye az khānehā rā bar ohde dāshtand, aknun yuzpalanghāye darrande in kār rā bar ohde dārand.

Bimāriye aids dar Āfriqāye Jonubi bidād mikonad.
Yek peĵuhesh neshān dāde ast ke besyāri az
bimārāne in keshvar az sāle 2000 tā 2005 be
dāruhāye mourede niāze khod dastresi nadāshteand.
Joao Silva for The New York Times
Barāye dānestane in ke bimāriye Aids dar (miāne siāhpustāne) in keshvar che bidādi be rāh andākhte ast, be jāye āmārhāye shoste rufteye doulati, bāyad be sokhanāne kasi tavajjoh kard ke dar in keshvar sherkate kafn o dafn dārad va az nazdik shāhed qaziye ast.

Zamāni ke choni kasi az gostardegiye ruzafzune aids ebrāze shegefti mikonad va miguyad digar omidi be in nadārad ke Āfriqāye Jonubi betavānad in epidemi rā be kontorole khod darāvarad, mitavān be ĵarfāye in darde bidarmān pey bord.

Barāye man bish az har chiz in shegeftangiz bud ke chegune, in vāqeiyāte dadnāk, dar lābelāye tablighāte sangini ke gushe jahāniān rā kar karde ast, gom mishodand … va mishavand!

Māndelā hamānande supāpe etmināni, feshāre dige jushāne mobāreze bā apārtheid rā az miān bardāsht va ātash ān rā khāmush nemud. Vali āyā u va kārhāyash, chizi be siāhpustāne Āfriqāye Jonubi rasānd?!

Tanhā omide be jā mānde barāye Āfriqāye Jonubi, ozviyate in keshvar dar BRICS ast ke ān ham rabte chandāni be Māndelā nadārad. Be nazar miresad ke az darune hākemiyate konuniye Āfriqāye Jonubi, kasāni sar barāvardeand ke bar in bāvarand, az Gharb chizi be ānhā namimāsad va bāyad chāreye digari biandishand. Nazdiki be Russiye va Chin dar hamin rāstā va be hamin dalil ast.

Aknun niz ruznāmeye Holandiye Volkskrant az qoule ruznāmeye Esrāiliye Haaretz efshā karde ast ke Māndelā dar sāle 1962 tavassote Mossād, sāzmāne jāsusiye Esrāil, āmuzeshe selāh va kharābkāri midide ast:

Māndelā tavassote Mossād āmuzeshe selāh midide ast
20 Desāmbre 2013

Servise makhfiye Esrāil masuule āmuzeshe Nelson Māndelā raisjomhure sābeqe Āfriqāye Jonubi bude ast. In khabar rā ruznāmeye Esrāiliye Haaretz gozāresh dāde ast. Gofte mishavad ke Mossād be Māndelā jodo va kharābkāri miāmukhte va āmuzeshe selāh midāde ast.

Māndelā in doureye āmuzesh rā dar sāle 1962 dar Etiopi dide ast. Zamāni ke be dalile sāzmāndehiye eetesābe omumi tahte taaqib bude va az Āfriqāye Jonubi farār karde bud. Ruznāmeye Haaretz gozāreshe khod rā bar pāyeye nāmeye yeki az kārkonāne sefārate Esrāil dar Etiopi tahiye karde ast. Be gozāreshe ruznāmeye Haaretz, in kārmand āmele Mossād bude ast.

Dar nāmeye yād shode āmade ast ke in kārmand, fardi az ahāliye Rodeziā (Zimbābveye konuni) rā āmuzesh midāde ke khod rā David Mobsari moarrefi karde bud. In maamure Mossād chand māhe baad, akse shakhse mourede āmuzesh rā dar ruznāmehā dide va āshkār shode bud ke in shakhs hamān Nelson Māndelā ast.

Vezārate Omure Khārejeye [Esrāil] dar pāsokh be in kārmande Mossād tayid karde bud ke David Mobsari dar vāqe hamān Nelson Māndelā ast. Haaretz gofte ast ke in nāme rā dar ekhtiār dārad.

Bedune tardid dar miāne mā Irānihā hanuz kasāni hastand ke dar vākoneshe be in gune akhbār, bā ludegi, yāveye “Dāyijān Nāpoleon” rā sar midahand va bā bimazzegi, digarān rā be dāshtane tavahhom mottaham mikonand.

Vali hammihanāne gerāmi,

Kārkhāneye qahramānsāziye Gharb na tanhā az kār nayoftāde ast, balke bish az gozashte be kāre khod edāme midahad va dar hāle sākhte toulidāti be marāteb pichidetar ast.
Dude ghalizi ke az bālāye in kārkhāne barkhāste ast, neshān az ān dārad ke dobāre dārand, qahramāne digari rā barāye mā āmāde misāzand.

Beviĵe mā Irānihā, bāyad be hush bāshim va nagozārim dobāre ahrimani digar rā bā bastebandiye zibā, be jāye fereshte be mā qāleb konand!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

۱۳۹۲ آذر ۱۷, یکشنبه

یکی به میخ، یکی به نعل زدن های آقای اوباما

باراک اوباما در نشست روز شنبه
در مورد "جابجایی قدرت در خاورمیانه"
EPA ©
می گویند: "سالی که نکوست از بهارش پیداست!"

کارها و سخنان آقای اوباما، آدم را به یاد این زبانزد می اندازد.

به نوشته روزنامه هلندی فولکس کرانت باراک اوباما، روز شنبه ٧ دسامبر برابر با ١٦ آذر ١٣٩٢ در نشستی در مورد "جابجایی قدرت در خاورمیانه" شرکت کرده بود. در این نشست که در واشنگتن برپا شده بود، باراک اوباما گفته است که شانس توافق نهایی با ایران در مورد برنامه هسته ایش حد اکثر پنجاه درصد است.

همان گونه که می دانیم، دو هفته پیش، ایران و کشورهای ١+٥ به توافق اولیه در مورد برنامه هسته ای ایران دست یافتند. این توافق موقت بوده و شش ماه اعتبار دارد.

به گفته اوباما این شش ماه، فرصتی است تا برای رسیدن به توافقی نهایی با ایران تلاش شود. توافقی که بر پایه آن، امکان ساخت هر گونه سلاح هسته ای توسط ایران، باید از میان برداشته شود.

اوباما در این مورد افزوده است: "اگر از من بپرسید شانس رسیدن مذاکرات به یک توافق نهایی، تا چه اندازه است، پاسخ من پنجاه پنجاه خواهد بود و نه بیشتر!"
او سپس برای خالی نبودن عریضه ادامه می دهد: "البته باید تلاش خودمان را بکنیم."

لیبی، پیش و پس از حمله "بشر دوستانه" غربی ها به این کشور
و آوردن گونی های پر از "دمکراسی" برای مردم آن.
نگذاریم ایران ما را نیز به این روز در بیاورند!
. . .
برای دیدن فرتور بر روی آن کلیک کنید.
این یکی به میخ و یکی به نعل زدن های غربی ها، چندان تازه هم نیستند و پیشتر هم در مورد عراق و لیبی دیده شده اند. نتیجه آن مذاکرات و آن تلاش ها را هم دیدیم. چیزی که تنها به بدبختی هر چه بیشتر مردم عراق و لیبی انجامید. نابسامانی های کنونی در لیبی، با دوران دیکتاتور قذافی، حتی قابل مقایسه هم نیستند. چه رسد به این که شرایط این کشور را بهبود بخشیده باشند.

گفتگو های ایران و غرب دارد به همان راهی کشیده می شود که گفتگوهای عراق و لیبی نیز کشیده شدند.

بهوش باشیم که نابخردی آخوندهای ناشایسته و بی لیاقت، کار به دستمان ندهد. باید چهار چشمی گفتگوهای آخوندها را با غرب زیر نظر داشت و با دوری جستن از هر گونه خوش باوری بی مورد، کاری نکنیم که ایران نیز به روز عراق و لیبی بیفتد.

چرا که آخوندها بارها ثابت کرده اند، برای ماندن در قدرت حاضرند منافع ایران و ایرانیان را زیر پا بگذارند.

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Yeki be mikh,
yeki be naal zadanhāye āqāye Obāmā

Bārāk Obāmā dar neshaste ruze shanbe
dar mourede "Jābejyiye qodrat dar Khāvare Miāne"
© EPA
Miguyand: “sāli ke nekust, az bahārash peydāst!”

Kārhā va sokhanāne āqāye Obāmā, ādam rā be yāde in zabānzad miandāzad.

Be neveshteye ruznāmeye Holandiye Volkskrant Bārāk Obāmā, ruze shanbe 7 Desāmbr barābar bā 16 Āzar 1392 dar neshasti dar mourede “Jābejāyiye qodrat dar Khāvare Miāne” sherkat karde bud. Dar in neshast ke dar Washington barpā shode bud, Bārāk Obāmā gofte ast ke shānse tavāfoqe nahāyi bā Irān dar mourede barnāmeye hasteyiyash haddeaksar panjāh darsad ast.

Hamān gune ke midānim, do hafte pish, Irān va keshvarhāye 5+1 be tavāfoqe awaliye dar mourede barnāmeye hasteyiye Irān dast yāftand. In tavāfoq movaqqat bude va barāye shesh māh eetebār dārad.

Be gofteye Obāmā in shesh māh, forsati ast tā barāye residan be tavāfoqi nahāyi bā Irān talāsh shavad. Tavāfoqi ke bar pāyeye ān, emkāne sākhte har gune selāhe hasteyi tavassote Irān, bāyad az miān bardāshte shavad.

Obāmā dar in moured afzude ast: “Agar az man beporsid shānse residane mozākerāt be yek tavāfoqe nahāyi, che andāze ast, pāsokhe man panjāh panjāh khāhad bud va na bishtar!”
U sepas barāye khāli nabudane arize edāme midahad: “Albatte bāyad talāshe khodemān rā bekonim.”

Libi, pish va pas az hamleye "bashardustāneye" Gharbihā be in keshvar
va āvardane gunihāye por az demikrāsi barāye mardome ān.
Nagozārim Irāne mā rā niz be in ruz biandāzand!
. . .
Barāye didane fartur bar ruye ān klik konid.
In yeki be mikh, yeki bh naal zadanhāye Gharbihā, chandān tāze ham nistand va pishtar ham dar mourede Erāq va Libi dide shodeand. Natijeye ān mozākerāt va ān talāshhā rā ham didim. Chizi ke tanhā be badbakhtiye har che bishtare mardome Erāq va Libi anjāmid. Nābesāmānihāye konuni dar Libi bā dourāne diktātor Qazzāfi, hattā qābele moqāyese ham nistand. Che resad be in ke sharāyete in keshvar rā behbud bakhshide bāshand.

Goftoguhāye Irān va Gharb dārad be hamān rāhi keshide mishavad ke goftoguhāye Erāq va Libi niz keshide shodand.

Behush bāshim ke nābekhradiye ākhundhāye nāshāyeste va biliāqat, kār be dastemān nadahad. Bāyad chahārchashmi, goftoguhāye ākhundhā rā bā Gharb zire nazar dāsht va bā duri jostan az har gune khoshbāvariye bimoured, kāri nakonim ke Irān niz be ruze Erāq va Libi bioftad.

Cherā ke ākhundhā bārhā sābet kardeand, barāye māndan dar qodrat hāzerand manāfeye Irān va Irāniān rā zire pā begozārand.

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

۱۳۹۲ آذر ۱۳, چهارشنبه

بهوش باشیم! نشانه های بدی به چشم می رسند

وان آرتسن شهردار لاهه، مارک روته نخست وزیر و فرانس تیمرمانس
وزیر امورخارجه هلند در یک نشست خبری، برگزاری اجلاس امنیت
هسته ای را در بهار آینده در شهر لاهه اعلام کردند.
حضور همزمان آنها در این نشست، را نشانه اهمیتی می دانند
که هلند برای برگزاری این اجلاس قائل است.
Emma Jackson / NOS©
روز بیست و پنجم نوامبر ٢٠١٣ | چهارم آذر ١٣٩٢ | مارک روته، نخست وزیر هلند، فرانس تیمرمانس، وزیر امور خارجه این کشور و وان آرتسن، شهردار شهر لاهه در یک نشست خبری شرکت کردند.

نخست وزیر هلند در این نشست، خبر داد که "اجلاس امنیت هسته ای" در روزهای ٢٤ و ٢٥ مارس ٢٠١٤ برابر با ٤ و ٥ فروردین ١٣٩٣ خورشیدی در شهر لاهه برگزار خواهد شد.
آن گونه که گفته می شود اوباما، شخصا این درخواست را از دولت هلند انجام داده است.

در این نشست که که از آن به عنوان بزرگترین کنفرانس انجام گرفته تا کنون در هلند یاد شده است، سران ٥٧ کشور جهان، بیش از ٥٠٠٠ نفر از مقامات دولتی و ٣٠٠٠ خبرنگار از گوشه و کنار دنیا شرکت خواهند کرد.
از هم اکنون شهر لاهه برنامه گسترده ای را برای انجام درست این نشست تدارک دیده است.

این سومین نشست از "اجلاس امنیت هسته ای" است. نشست نخست این اجلاس درآوریل ٢٠١٠ در واشنگتن انجام گرفت و دو سال پس از آن در ٢٦ مارس ٢٠١٢، سئول پایتخت کره جنوبی، میزبان نشست دوم این اجلاس بود.

ولی چرا نشست آینده این اجلاس را باید برای ایران مهم بشمار آورد؟

برای یافتن پاسخ باید کمی به رویدادهای پیرامون این نشست توجه کرد.
یک روز پیش از این نشست، در ٢٤ نوامبر ٢٠١٣، ایران و کشورهای ١+٥ سرانجام در ژنو به توافق رسیدند. پر پایه این توافق، ایران بخش هایی از برنامه هسته ای خود را (موقتا) متوقف خواهد کرد و در برابر آن، کشورهای غربی پذیرفته اند که از بایکوت های اقتصادی به کار گرفته شده در مورد ایران بکاهند.

لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه، سرگئی لاوروف وزیر امور خارجه، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، وانگ ایی وزیر امور خارجه چین، جواد ظریف وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی، کاترین اشتون نماینده عالی اتحادیه اروپا در سیاست خارجی و امور امنیتی، گیدو وستروله وزیر امور خارجه و ویلیام هیگ وزیر امور خارجه انگلستان
U.S. Department of State©
البته این یک توافق موقتی است و برای شش ماه در نظر گرفته شده است. غرب بر این باور است که این شش ماه زمان کافی است تا ایران نشان دهد که در برنامه هسته ای خود، اهداف نظامی را دنبال نمی کند. در این راستا، بازدید ناظران آژانس جهانی انرژی اتمی در نظر گرفته شده است. در ضمن این توافق به روشنی یادآور شده است که اگر ایران به تعهدات خود عمل نکند، غرب بایکوت ها را سخت تر خواهد کرد.

گفته می شود که کشورهای غربی می کوشند ایران را وادار کنند، پروتکل الحاقی منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را "داوطلبانه" بپذیرد.

اکنون نگاهی به لیست اهداف اجلاس امنیت هسته ای در لاهه بیاندازید.
همان گونه که می بینید در بالای این لیست، سخن از امنیت و کاهش کاربرد اورانیوم غنی شده و پلوتونیوم به میان می آید. همان موردی که غرب در گفتگوهایش با جمهوری اسلامی، بارها بر روی آن پافشاری کرده است.

در لیست کشور و سازمانهای شرکت کننده در این نشست هم، همان گونه که می بینید نامی از ایران دیده نمی شود.

مارک روته، نخست وزیر هلند در توجیه این مورد می گوید که تلاش بر این بوده است که کشورهای هماندیش را گرد هم بیاورند تا بتوانند به سرعت به نتیجه برسند و به عنوان نمونه اگر کشورهایی مانند ایران و کره شمالی را نیز دعوت می کردند، در روند گفتگو ها و نتیجه گیری نهایی تاخیر به عمل می آمد.

در اینجا فرانس تیمرمانس، وزیر امور خارجه هلند، بی درنگ سخنان او را دنبال گرفته و می افزاید: ولی نتایج بدست آمده از این نشست می توانند "تاثیر بسیار مثبتی" نیز بر ایران داشته باشند. (گیومه ها از روزنامه هلندی فولکس کرانت است.)

فرانس تیمرمانس، وزیر امور خارجه هلند
در دیدار با یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس جهانی انرژی اتمی
Fartur: nss2014.com
در جای دیگری از تارنمای اجلاس امنیت هسته ای، دیده می شود که تیمرمانس در دیدار با یوکیا آمانو، مدیرکل آژانس جهانی انرژی اتمی در ١٨ آوریل ٢٠١٣، در مورد تحولات جاری در برنامه های هسته ای ایران و کره شمالی اظهار نگرانی کرده و بر این باور است که هر دو کشور بر خلاف تعهدات بین المللی خود عمل می کنند.

البته این سخنان مربوط به چند ماه پیش از توافق اخیر ایران و کشورهای ١+٥ است. با این وجود گذاشتن این اخبار در کنار یکدیگر، این ایده را تقویت می کند که غرب در مورد ایران همان راهی را در پیش گرفته است که در مورد عراق و لیبی برگزیده بود. غرب دارد همان سناریویی را گام به گام به پیش می برد که در مورد این دو کشور نیز به پیش برده بود.

هنوز چهار ماه به برگزاری این نشست به جا مانده است و در این چهار ماه تغییرات بسیاری می توانند رخ دهند ولی از همین اکنون می توان پیش بینی کرد که این نشست، به ابزاری برای فشار هر چه بیشتر بر ایران تبدیل خواهد شد.

از سوی دیگر، رفتار غرب نسبت به ایران نشانگر این واقعیت است که جمهوری اسلامی بسختی در گل گیر کرده است و راه پس و پیش ندارد. ناخرسندی روزافزون ملت از نابسامانی های کشور نیز بر فشار خارجی افزوده شده و کار را برای آخوندها دشوارتر نموده است.

اکنون که هیجان ناشی از توافق هسته ای و انتظارات ایجاد شده در ملت اندک اندک فرو می نشیند، هر چه بیشتر آشکار می شود که آخوندهای بی لیاقت کشورمان را در چه وضعیت بد و خطرناکی قرار داده اند.

بازی غرب در منطقه

همان گونه که بارها نیز گفته شده است، غرب در پیوند با ایران و منطقه خاور میانه خوب می داند چه می کند و به دنبال چه چیزی است. اصلا از همان سی و پنج سال پیش هم خوب می دانست! به همین دلیل هم بود که آرایش منطقه را بهم زد و برای رسیدن به اهدافش، کسانی را در کشورهای منطقه بر سر کار آورد که بتوانند اهداف و خواسته های آنها را در چند دهه پیش رو برآورده کنند. راه اندازی انقلاب شوم ٥٧ و سرنگونی شاه میهن پرست نیز در همین راستا و به همین دلیل بود.

جواد ظریف و همراهان در دیدار با کاترین اشتون
آیا این ها نیز مانند خودفروختگان در سی و پنج سال پیش،
راه را برای انقلاب ویرانگر دیگری در ایران هموار می کنند؟
تغییراتی که غرب با آن منطقه خاور میانه را زیرورو نمود، کوچکترین بهبودی در زندگی مردم منطقه ایجاد نکرد و تنها به سود خود آنها انجامید. نابسامانی ها و نبود آسایش و آرامش، در ایران و خاورمیانه هم اکنون بارها بدتر از سی و پنج سال پیش است.

غرب در سی و پنج سال پیش تغییراتی را در منطقه ایجاد نمود که از همان روز نخست، سود سرشاری را برایش به ارمغان آورد. برخی حتی شکست بلوک شرق را بدون تغییرات ایران و منطقه، بسیار دشوار می دانند.

اکنون دوباره غرب به چنین نقطه ای رسیده است. دوباره غرب می خواهد منطقه را تغییر دهد. زمینه این کار را نیز از مدتها پیش فراهم کرده است: انقلابهای تونس، لیبی، یمن، سوریه و ... همه در این راستا بوده اند. البته هدف نهایی آنها ایران است. چون می دانند تغییر واقعی در منطقه، تنها با تغییر در ایران، می تواند رخ بدهد.
در آینده خواهیم دید که برنامه اتمی ایران، بویژه اکنون که ایران و غرب به توافق رسیده اند و ایران متعهد به همکاری شده است، به بهانه و ابزاری برای این تغییر تبدیل خواهد شد.

البته این به خودی خود خبر بدی نیست. چرا که ملت ایران نیز خواستار تغییر شرایط خفه کننده کنونی در کشورشان هستند. آنها نیز می خواهند از ستم آخوندهای بی وطنی که کشورشان را به نابودی کشانده اند، رهایی یابند، آنها نیز می خواهند که با کشورهای دنیا در پیوند بوده و در پیشرفت، آرامش و آسایش آنها شریک باشند. آنها هم می خواهند تغییر دهند.

ولی نکته در این است که آن تغییری که غرب به دنبال آن است، الزاما همان تغییری نیست که ملت ایران در پی آن بوده و پیشرفت و آزادی خود را در آن می بینند.

ریشه نابسامانی ها

با وجود همه کارهایی که غرب در منطقه انجام داده است، نمی توان از آنها ایراد گرفت. کشورهای غربی مانند هر کشور دیگری به دنبال منافع ملی خود هستند و در این کار هیچ ایرادی نیست.
تازه اگر غرب نباشد، چین است، چین نباشد، قدرت دیگری است. هیچ تضمینی هم نیست که آنها، بویژه چین بهتر از غرب با ما رفتار کنند!

جان کری وزیر امور خارجه آمریکا، کاترین اشتون نماینده عالی
اتحادیه اروپا را در آغوش گرفته و به او تبریک می گوید.
آن گونه که پیداست، اشتون کارش را خوب انجام داده است!
ریشه مشکلات را باید در کشور خومان جستجو کنیم!

در واقع ریشه نابسامانی ها در این نهفته است که حکومت جمهوری اسلامی، با آمیختن قوانین دینی در امور کشورداری، ایران را در همه زمینه ها، از اقتصاد گرفته تا سیاست به کژراهه برده و به جایی رسانده است که شهروندان این کشور ثروتمند برای گذران زندگی، حتی مجبور به فروش کلیه خود می شوند.

این حکومت که بر پایه دین ساخته شده است به ملت ایران، تنها به عنوان بخشی از امت اسلام می نگرد. آخوندهای حاکم بر ایران، به این کشور مهم و ثروتمند، به عنوان پایگاهی برای گسترش اسلام نگاه می کنند و منافع اسلام عزیز را بر منافع ایران ترجیح می دهند.
این سرچشمه همه نابسامانی های کنونی ایران است!

وگرنه در همین اروپای کنونی، کشورهایی مانند هلند و آلمان هستند که ایران در صورت داشتن یک حکومت ملی، (حتی در چهارچوب اروپای متحد) می توانست با ارتباط اقتصادی- سیاسی با آنها، بسیاری از دشواری های خود را برطرف نماید.

یک حکومت ملی در ایران، می توانست پیوندی بسیار منطقی تر با روسیه داشته باشد و بر پایه آن بسیار بهتر و بیشتر از آنچه که هم اکنون رخ می دهد، از پتانسیل های این کشور بزرگ همسایه در جهت منافع ملی بهره برداری کند.

شل، کمپانی نفتی هلندی-انگلیسی و گازپروم کمپانی نفتی روسی
کمپانی های بزرگ نفتی در تصمیم گیری های کلان دنیا دخالت دارند
ایران اگر حکومتی ملی می داشت می توانست با بهرگیری از دانش و تجربه شرکتهای بزرگی مانند شل و گازپروم (که بدون تردید برای منافع خود کار می کنند و بر آن هم هیچ ایرادی نیست) شرکت ملی نفت را سر و سامان داده و به عنوان نمونه از میدان گازی پارس جنوبی بهره برداری کند.
نه این که ببینند چگونه کشور کوچکی مانند قطر، گاز او را می برد و کاری هم از دستش ساخته نباشد!

آن گونه که پیداست، برنامه هسته ای نیز مانند جنگ هشت ساله، هزینه بسیاری روی دست ملت ایران خواهد گذاشت و سرانجام نیز به جایی نخواهد رسید. از آن بدتر این که شرایط بوجود آمده از نابخردی های آخوندها، سرانجام کار دست ایران خواهد داد.
ادامه روند کنونی (با وجود همه ظاهرسازی های آشتی جویانه دو طرف) سرانجام به اتحاد کشورهای بزرگ بر ضد ایران و زمینه سازی برای آغاز جنگ، خواهد انجامید. اتحادی که شاید پایه های آن در چهار ماه آینده، در نشست "اجلاس امنیت هسته ای" ریخته شود!

ناگفته پیداست که نگرانی میهن دوستان از شرایط بوجود آمده کنونی، نه سرنوشت جمهوری اسلامی و حکومت آخوندها، بلکه سرنوشت ایران و ملت ایران است.
بهوش باشیم، نشانه های بدی به چشم می رسند!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

BE HUSH BĀSHIM!
NESHĀNEHĀYE BADI BE CHASHM MIRESAND!

van Aartsen, shahrdāre Lāhe, Mark Rutte
nokhostvazir va Frans Timmermans vazire
Omure Khārejeye Holand dar yek neshaste
khabari, bargozāriye Ejlāse Amniyete
Hasteyi rā dar bahāre āyande dar shahre
Lāhe eelām kardand.
Hozure hamzamāne ānhā dar in neshast, rā
neshāneye ahammiyati midānand ke Holand
barāye bargozāriye in ejlās qāel ast.
©Emma Jackson / NOS
Ruze bisto panjome Novāmbre 2013 | chahārome Āzar 1392 | Mark Rutte, nokhostvazire Holand, Frans Timmermans vazire Omure Khārejeye in keshvar va van Aartsen, shahrdāre shahre Lāhe dar yek neshaste khabari sherkat kardand.

Nokhostvazire Holand dar in neshast, khabar dād ke “Ejlāse Amniyate Hasteyi” dar ruzhāye 24 va 25 Mārs 2014 barābar bā 4 va 5 Farvardin 1393 Khorshidi dar shahre Lāhe bargozār khāhad shod.

Ān gune ke gofte mishavad Obama, shakhsan in darkhāst rā az doulate Holand anjām dāde ast.

Dar in neshast ke az ān be onvāne bozorgtarin konferānse anjām gerefte tā konun dar Holand yād shode ast, sarāne 57 keshvare jahān, bish az 5000 nafar az maqāmāte doulati va 3000 khabarnegār az gushe va kenāre donyā sherkat khāhand kard.
Az hamaknun shahre Lāhe barnāmeye gostardeyi rā barāye anjāme doroste in neshast tadārok dide ast.

In sewomin neshast az “Ejlāse Amniyate Hasteyi” ast. Neshaste nokhoste in ejlās dar Āvril 2010 dar Washington anjām gereft va do sāl pas az ān dar 26 Mārs 2012, Seoul, pāytakhte Koreye Jonubi, mizbāne neshaste dowome in ejlās bud.

Vali cherā neshaste āyandeye in ejlās rā bāyad barāye Irān meohem be shomār āvard?

Barāye yāftane pāsokh bāyad kami be ruydādhāye pirāmune in neshast tavajjoh kard.

Yek ruz pish az in neshast, dar 24 Novāmbr 2013, Irān va keshvarhāye 5+1 saranjām dar Ĵenev be tavāfoq residand. Bar pāyeye in tavāvoq, Irān bakhshhāyi az barnāmeye hasteyiye khod rā (movaqqatan) motavaqqef khāhad kard va dar barābare ān, keshvarhāye Gharbi pazirofteand ke az bāykothāye eqtesādiye be kār gerefte shode dar mourede Irān bekāhand.

William Hague vazire Omure Khārejeye Engelestān, Guido Westerwelle vazire Omure Khārejeye Ālmān, Catherine Ashton namāyandeye āliye Ettehādiyeye Urupā dar siāsate khāreji va omure amniyati, Javād Zarif vazire Omure Khārejeye Jomhuriye Eslāmi, Wang Yi vazire Omure Khārejeye Chin, John Kerry vazire Omure Khārejeye Āmrikā, Sergey Lavrov vazire Omure Khārejeye Rusiye, Laurent Fabius vazire Omure Khārejeye Farānse
©U.S. Department of State

Albatte in yek tavāfoqe movaqqati ast va barāye shesh māh dar nazar gerefte shode ast. Gharb bar in bāvar ast ke in shesh māh zamāne kāfi ast tāIrān neshān dahad ke dar barnāmeye hasteyiye khod, ahdāfe nezāmi rā donbāl namikonad. Dar in rāstā, bāzdide nāzerāne Āĵānse Jahāniye Enerĵiye Atomi dar nazar gerefte shode ast. Dar zemn in tavāfoq be roushani yādāvar shode ast ke agar Irān be taahodāte khod amal nakonad, Gharb bāykothā rā sakhttar khāhad kard.

Gofte mishavad ke keshvarhāye Gharbi mikushand Irān rā vādār konand, protokole elhāqiye manee gostareshe selāhhāye hasteyi rā “dāvtalabāne” bepazirad.

Aknun negāhi be liste ahdāfe Ejlāse Amniyate Hasteyi dar Lāhe biandāzid.

Hamān gune ke mibinid dar bālāye in list, sokhan az amniyat va kāheshe Urāniume ghani shode va Plutonium be miān miāyad. Hamān mouredi ke Gharb dar goftoguhāyash bā Jomhuriye Eslāmi, bārhā bar ruy ān pāfeshāri karde ast.

Dar liste keshvar va sāzmānhāye sherkat konande dar in neshast ham, hamān gune ke mibinid, nāmi az Irān dide namishavad.

Mark Rutte, nokhostvazire Holand dar toujihe in moured miguyad ke talāsh bar in bude ast ke keshvarhāe hamandish rā gerde ham biāvarand tā betavānand be sorat be natije beresand va be onvāne nemune agar keshvarhāyi mānande Irān va Koreye Shemāli rā daavat mikardand, dar ravande goftoguhā va natijegiriye nahāyi taakhir be amal miāmad.

Dar injā Frans Timmermans, vazire Omure Khārejeye Holand, biderang sokhanāne u rā donbāl gerefte va miafzāyad: vali natāyeje be dast āmade az in neshast mitavānand “taasire besyār mosbati” niz bar Irān dāshte bāshand. (giumehā az ruznāmeye Holandiye Volkskrant ast.)

Frans Timmermans, vazire Omure Khārejeye Holand
dar didār bā Yukiya Amano, modirekolle Āĵānse
Jahāniye Enerĵiye Atomi
Fartur: nss2014.com
Dar jāye digari az tārnamāye Ejlāse Amniyete Hasteyi dide mishavad ke Timmermans dar didār bā Yukiya Amano, modirekolle Āĵānse Jahāniye Enerĵiye Atomi dar 18 Āvril 2013, dar mourede tahawolāte jāri dar barnāmeye hasteyiye Irān va Koreye Shemāli ezhāre negarāni karde va bar in bāvar ast ke har do keshvar barkhalāfe taahodāte beynalmelaliye khod amal mikonand.

Albatte in sokhanān marbut be chand māh pish az tavāfoqe akhire Irān va keshvarhāye 5+1 ast. Bā in vojud gozāshtane in akhbār dar kenāre yekdigar, in ide rā taqviyat mikonad ke Gharb dar mourede Irān hamān rāhi rā dar pish gerefte ast ke dar mourede Erāq va Libi bargozide bud. Gharb dārad hamān senārioyi rā gām be gām be pish mibarad ke dar mourede in do keshvar niz be pish borde bud.

Hanuz chahār māh be bargozāriye in neshast be jā mānde ast va dar in chahār māh taghyirāte besyāri mitavānand rokh dahand vali az hmin aknun mitavān pishbini kard ke in neshast be abzāri barāye feshāre harche bishtar bar Irān tabdil khāhad shod.

Az suye digar, raftāre Gharb nesbat be Irān neshāngare in vāqeiyat ast ke Jomhuriye Eslāmi be sakhti dar gel gir karde ast va rāhe pas o pish nadārad. Nākhorsandiye ruzafzune mellat az nābesāmānihāye keshvar niz bar feshāre khāreji afzude shode ast va kār rā barāye ākhundhā doshvārtar nemude ast.

Aknun ke hayajāne nāshi az tavāfoqe hasteyi va entezārāte ijād shode dar mellat andak andak foru mineshinad, har che bishtar āshkār mishavad ke ākhundhāye biliāqat keshvaremān rā dar che vaziyate bad va khatarnāki qarār dādeand.

Bāziye Gharb dar mantaqe

Hamān gune ke bārhā niz gofte shode ast, Gharb dar peyvand bā Irān va mantaqeye Khāvare Miāne khub midānad che mikonad va be donbāle che chizi ast. Aslan az hamān si o panj sāle pish ham khub midānest! Be hamin dalil ham bud ke ārāyeshe mantaqe rā be ham zad va barāye residan be ahdāfash, kasāni rā dar keshvarhāye mantaqe bar sare kār āvard ke betavānand ahdāf va khāstehāye ānhā rā dar chand daheye pishe ru barāvarde konand. Rāhandāziye enqelābe shume 57 va sarneguniye Shāhe mihanparast niz dar hamin rāstā va be hamin dalil bud.

Javād Zarif va hamrāhān dar didār bā Ashton
Āyā inhā niz mānande khodforukhtegāne si o panj
sāle pish rāh rā barāye enqelābe virāngare digari
dar Irān hamvār mikonand?
Taghyirāti ke Gharb bā ān mantaqeye Khāvare Miāne rā ziroru nemud, kuchaktarin behbudi dar zendegiye mardome mantaqe ijād nakard va tanhā be sude khode ānhā anjāmid. Nābesāmānihā va nabude āsāyesh va ārāmesh, dar Irān va Khāvare Miāne hamaknun bārhā badtar az si o panj sāle pish ast.

Gharb dar si o panj sāle pish taghyirāti rā dar mantaqe ijād nemud ke az hamān ruze nokhost, sude sarshāri rā barāyash be armaghān āvard. Barkhi hattā shekaste Bloke Sharq rā bedune taghyirāte Irān va mantaqe, besyār doshvār midānand.

Aknun dobāre Gharb be chonin noqteyi reside ast. Dobāre Gharb mikhāhad mantaqe rā taghyir dahad. Zamineye in kār rā niz az moddathā pish farāham karde ast. Enqelābhāye Tunes, Libi, Yaman, Suriye, … hame dar in rāstā budeand. Albatte hadafe nahāyiye ānhā Irān ast. Chun midānand taghyire vāqeyi dar mantaqe, tanhā bā taghir dar Irān, mitavānad rokh bedahad.

Dar āyande khāhim did ke barnāmeye atomiye Irān, beviĵe aknun ke Irān va Gharb be tavāfoq resideand va Irān motaahed be hamkāri shode ast, be bahāne va abzari barāye in taghyir tabdil khāhad shod.


Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!