۱۳۹۲ مهر ۸, دوشنبه

حسن در منهتن

روزنامه اینترنشنال هرالد تربیون که همان نسخه جهانی نیویورک تایمز است در شماره دوشنبه سی ام سپتامبر ٢٠١٣ (هشتم دی ماه ١٣٩٢) نوشته ای را از توماس لورن فریدمن در مورد سفر حسن روحانی به سازمان ملل و آغاز گفتگوهای ایران و آمریکا، به چاپ رسانده است.

این نوینسنده که در محافل سیاسی آمریکا جدی گرفته می شود، به هواداری از اسرائیل و گروههای تندرو در این کشور مشهور است. او در مورد خاور میانه نیز صاحب نظر است و مورد مشورت گروههای سیاسی در آمریکا قرار می گیرد.

چیزی که او را نسبت به همکارانش برجسته تر می سازد، شناخت گسترده او نسبت به کشورهای منطقه و بویژه ایران است. چند سال پیش در گفتگو با یک خبرنگار هلندی، می گفت که ایرانیها اوباما را بارها بهتر از رقبای جمهوریخواهش می دانند و داشت برای این خبرنگار توضیح می داد که ایرانیها واژه اوباما را "او با ما" تعبیر می کنند که در زبان پارسی به معنی "او با ما است" می باشد. این نشان دهنده دقت و شناخت عملی و گسترده این نویسنده نسبت به ایران و مسائل آن می باشد.

نوشته امروز فریدمن که جای ژرف اندیشی بسیار دارد، بیش از هر چیز نشان دهنده این است که بر خلاف آنچه که آخوندها در تهران می پندارند، آمریکایی ها با آگاهی کامل، گام در این راه نهاده اند و به خوبی می دانند چه می کنند و خواهان رسیدن به چه هدفی هستند.

تنها راه برون رفت از شرایط کنونی، چنگ زدن به اندیشه های ملی و میهن پرستانه است. ولی این چیزی است که آخوندها بارها ثابت کرده اند که نه توانایی پیاده کردن آن را دارند و نه تمایلی به درک آن!

در جایی از نوشته، سخن از "کشور ورشکسته" به میان می آید و پیش بینی می شود که اگر گفتگوها به نتیجه نرسند، بایکوت ها سخت تر شده و سرانجام ایران را به یک کشور ورشکسته تبدیل خواهد کرد. یعنی چیزی شبیه به عراق و سومالی!

در جایی دیگر، از نسل جوان ایران یا آن گونه که فریدمن می نویسد "ایرانیهای زیر سی سال که حدود شصت درصد جمعیت ایران را تشکیل می دهند"، به عنوان اهرم فشار یاد می شود. به بیان دیگر نسل جوان این کشور که در واقع می باید به عنوان یک امتیاز و برگ برنده به کار گرفته شود، در اثر نابکاری و بی لیاقتی آخوندها، به یک نقطه ضعف و پارامتر منفی تبدیل شده اند.

دریافت پی دی اف ٣٠٠ کیلوبایت

در کشورهای پیشرفته، بویژه در اروپا که با مشکل پیری جامعه روبرو هستند، به نسل جوان به چشم یک سرمایه گرانبها و هدیه آسمانی نگاه می کنند. ولی در ایران کنونی، بدلیل بی لیاقتی آخوندها و پافشاری آنان در پیاده کردن زورکی قوانین اسلامی، همین هدیه آسمانی، دارد به بلای آسمانی تبدیل می شود.

هنر نداشته آخوندها در کشورداری، فرصت های طلایی این کشور را تبدیل به به تهدیدهای خطرناکی کرده است که می تواند مورد استفاده رقیبان و دشمنان این سرزمین قرار گیرد.

شرایط کنونی بسیار حساس است! آینده ایران می تواند به سمت بسیار بدی برود. برخلاف خوشبینی های موجود، شرایط کنونی می تواند به بن بست رسیده و ایران را به روز عراق و سومالی بیاندازد.

تنها راه برون رفت از شرایط کنونی نیز، چنگ زدن به اندیشه های ملی و میهن پرستانه است. ولی این چیزی است که آخوندها بارها ثابت کرده اند که نه توانایی پیاده کردن آن را دارند و نه تمایلی به درک آن!

آیا شرایط حساس کنونی می تواند آخوندها را، این بار از خواب بیدار کند؟

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________


Hassan dar Manhattan

Ruznāmeye International Herald Tribune ke hamān noskheye jahāniye New York Times ast dar shomāreye Doshanbe si Septāmbr 2013 (hasht Deymāhe 1392) neveshteyi rā az Thomas Loren Friedman dar mourede safare Hassan Rouhāni be Sāzmāne Melal va āghāze goftoguhāe Irān va Āmrikā be chāp resānde ast.

In nevisande ke dar mahāfele siāsiye Āmrikā jeddi gerefte mishavad, be havādāri az Esrāil va goruhhāye tondrou dar in keshvar mashhur ast. U dar mourede Khāvare Miāne niz sāhebe nazar ast va mourede mashvarate goruhhāye siāsi dar Āmrikā qarār migirad.

Chizi ke u rā nesbat be hamkārānash barjastetar misāzad, shenākhte gostardeye u nesbat be keshvarhāye mantaqe va beviĵe Irān ast. Chand sāle pish dar goftogu bā yek khabarnegāre Holandi, migoft ke Irānihā Obama rā bārhā behtar az roqabāye jomhurikhāhash midānand va dāsht barāye in khabarnegār touzih midād ke Irānihā vāĵeye Obama rā “U bā mā” taabir mikonand ke dar zabāne Pārsi be maaniye “u bā mā ast” mibāshad. In neshān dahandeye deqqat va shenākhte amali va gostardeye in nevisande be Irān va masāele ān mibāshad.

Neveshteye emruze Friedman ke jāye ĵarfandishiye besyār dārad, bish az har chiz neshān dahndeye in ast ke barkhalāfe ānche ke ākhundhā dar Tehrān mipendārand, Āmrikāyihā bā āgāhiye kāmel gām dar in rāh nahādeand va be khubi midānand che mikonand va khāhāne residan be che hadafi hastand.

Tanhā rāhe borunraft az sharāyete konuni, chang zadan be andishehāye melli va mihanparastāne ast. Vali in chizi ast ke ākhundhā bārhā sābet kardeand ke na tavānāyiye piāde kardane ān rā dārand va na tamāyoli be darke ān!

Dar jāyi az neveshte sokhan az “keshvare varshekaste” be miān miāyad va pishbini mishavad ke agar goftoguhā be natije naresand, bāykothā sakhttar shode va saranjām irān rā be yek keshvare varshekaste tabdil khāhad kard. Yaani chizi shabih be Erāq va Sumāli!

Dar jayi digar az nasle javāne Irān, yā ān gune ke Frieman minevisad “Irānihāye zire si sāl ke hodude shast darsade jamiyate Irān rā tashkil midahand”, bo onvāne ahhrome feshār yād mishavad. Be bayāne digar nasle javāne in keshvar ke dar vāqe mibāyad be onvāne yek emtiāz va barge barande be kār gerefte shavad, dar asare nābekāri va biliāqatiye ākhundhā be yek noqteye zaaf va pārāmatre manfi tabdil shodeand.

Daryāfte PDF 300 kb

Dar keshvarhāe pishrafte, beviĵe dar Urupā ke bā moshkele piriye jāmee ruberu hastand, be nasle javān be chashme yek sarmāyeye gerānbahā va hediyeye āsmāni negāh mikonand. Vali dar Irāne konuni be dalile biliāqatiye ākhundhā va pāfeshāriye ānān dar piāde kardane zurakiye qavānine Eslāmi, hamin hediyeye āsmāni, dārad be balāye āsmāni tabdil mishavad.

Honare nadāshteye ākhundhā dar keshvardāri, forsathāye talāyiye in keshvar rā tabdil be tahdidhāyi karde ast ke mitavānad moured estefādeye raqibān va doshmanāne in sarzamin qarār girad.

Saharāyete konuni besyār hassās ast! Āyandeye Irān mitavānad be samte badi beravad. Barkhalāfe khoshbinihāye moujud, sharāyete konuni itavānad be bonbast reside va Irān rā be ruze Erāq va Sumāli biandāzad.

Tanhā rāhe borunraft az sharāyete konuni, chang zadan be andishehāye melli va mihanparastāne ast. Vali in chizi ast ke ākhundhā bārhā sābet kardeand ke na tavānāyiye piāde kardane ān rā dārand va na tamāyoli be darke ān!

Āyā sharāyete hassāse konuni mitavānad ākhundhā rā, in bār az khāb bidār konad?

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

________________________

۱۳۹۲ شهریور ۲۶, سه‌شنبه

سوریه و جنایات ترکیه، قطر و عربستان +١٨

روند پیشرفت نیروهای سوری در چند ماه گذشته، از تغییر شرایط به سود نیروهای ارتش سوریه خبر می داد. برخی از آگاهان امور نظامی، آن را به حضور ایرانی ها در سوریه و هدایت برخی از واحدهای سوری توسط فرماندهان ایرانی مرتبط دانسته اند.

به هر روی اخبار چند ماه اخیر نشان می داد که ارتش این کشور توانایی این را دارد که دار و دسته تروریست های مزدور را تار و مار کرده و ازخاک کشورشان بیرون بیاندازند.

ترکیه، قطر و عربستان که از سرمایه گذاران اصلی این جنگ ویرانگر هستند و تضمین منافع سیاسی-اقتصادی خود را وابسته به سرنگونی بشار اسد می دانند، از این روند نگران شده و دست به اقداماتی در جهت کشیدن هر چه بیشتر نیروهای غربی به میدان سوریه زدند.

هوشیاری پوتین و زیرکی لاوروف سبب شد تا نه تنها حمله نظامی آمریکا به سوریه انجام نگیرد، بلکه راه را برای حل مسئله از راه گفتگوهای سیاسی نیز بیش از پیش بازتر نماید. چیزی که به نقش بر آب شدن دسیسه های ترکیه، قطر و عربستان منجر شد.

گفته می شود که حمله شیمیایی روز ٢١ اوت ٢٠١٣، دسیسه ای بود که این سه کشور، با کمک تروریست های مزدورشان در خاک سوریه پیاده کردند تا غرب بویژه آمریکا را مجبور کنند فعالانه در سوریه دخالت نظامی نموده و زیرساخت های این کشور را بیش از پیش ویران کند. ترکیه و قطر بیش از هر چیز به پیاده کردن سناریوی لیبی در سوریه می اندیشند. سناریویی که خود نیز بخشی از آن بودند و به آنها اجازه عرض اندام بیشتر در منطقه را داد.

اما هوشیاری پوتین و زیرکی لاوروف سبب شد تا نه تنها حمله نظامی آمریکا به سوریه انجام نگیرد، بلکه راه را برای حل مسئله از راه گفتگوهای سیاسی نیز بیش از پیش بازتر نماید. چیزی که به نقش بر آب شدن دسیسه های ترکیه، قطر و عربستان منجر شد.

اکنون این سه کشور مجبورند دوباره راهی بیابند تا دخالت مستقیم غرب را در سوریه امکان پذیر کند. ترکیه بیش از هر چیز خواهان ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع در شمال سوریه است. خبر روز بیست و پنجم شهریور ١٣٩٢ در مورد سرنگونی بالگرد سوری توسط ترک ها و چگونگی پخش این خبر دو هدف را دنبال می کند.

از یک سو ترکیه به هر وسیله ای چنگ می زند تا خطر نیروی هوایی سوریه در مرز مشترک را بزرگنمایی کرده و ایده ایجاد منطقه پرواز ممنوع را دوباره زنده کند و از سوی دیگر نشان دهد که بر تروریست های تندرو و اسلامگرایان افراطی در سوریه کنترل دارد.

به همین دلیل نیز هواپیماهای ترکیه ای، بالگرد سوری را نه در خاک ترکیه بلکه در خاک سوریه مورد هدف قرار داده و سرنگون می کنند و پس از آن نیز با هماهنگی کامل با تروریست های القاعده، آنها را به سمت بالگرد سرنگون شده و خلبان آن هدایت نموده تا بتوانند سر این جوان بیچاره را بریده و برای ترکیه ای ها هدیه بیاورند.

سپس نیز با پخش این خبر و فرتورهای مربوط به آن، هم لزوم ایجاد یک منطقه پرواز ممنوع را یادآور شوند، هم در دل نیروهای ارتش سوریه ایجاد ترس نمایند و هم هنر سر بریدن نیروهای تازه آموزش دیده القاعده ترکیه را نمایش بگذارند. چیزی که در چانه زنی های آینده، می تواند به عنوان یک برگ امتیاز به کار گرفته شده و ترکیه را به اهداف سیاسی-اقتصادی اش در منطقه نزدیکتر کند.

عربستان، قطر و بویژه ترکیه برای رسیدن به اهداف سیاسی واقتصادی خود در منطقه حاضرند دست به هر جنایاتی بزنند. ولی این جنایات برای سده ها در خاطر مردم منطقه خواهد ماند و سرانجام به زیان آنها پایان خواهد یافت.

آنها در مورد ایران نیز همین خوابها را دیده اند!
به هوش باشیم!!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________


Suriye va jenāyāte Torkiye, Qatar va Arabestān (18+)

Ravande pishrafte niruhāye Suri dar chand māhe gozashte, az taghyire sharāyet be sude niruhāye arteshe Suriye khabar midād. Barkhi az āgāhāne omure nezāmi, ān rābe hozure Irānihā dar Suriye va hedāyate barkhi az vāhedhāye Suri tavassote farmāndehāne Irāni mortabet dānesteand.

Be har ruy akhbāre chand māhe akhir neshān midād ke arteshe in keshvar tavānāyiye in rā dārad ke dārodasteye terroristhāye mozdur rā tāromār karde va az khāke keshvareshān birun biandāzand.

Torkiye, Qatar va Arabestān ke az sarmāyegozārāne asliye in jange virāngar hastand va tazmine manāfeye siāsi-eqtesādiye khod rā vābaste be sarneguniye Bashār Assad midānand, az in ravand negarān shode va dast be eqdāmāti dar jahate keshidane har che bishtare niruhāye Gharbi be meydāne Suriye zadand.

Hushiāriye Putin va zirakiye Lavrov sabab shod tā na tanhā hamleye nezāmiye Āmrikā be Suriye anjām nagirad, balke rāh rā barāye halle masale az rāhe goftoguhye siāsi niz bish az pish bāztar namāyad. Chizi ke be naqshe bar āb shodane dasisehāye Torkiye, Qatar va Arabestān monjar shod.

Gofte mishavad ke hamleye shimiyāyiye ruze 21 Ut 2013, dasiseyi bud ke in se keshvar, bā komake terroristhāye mozdureshān dar khāke Suriye piāde kardand tā Gharb, beviĵe Āmrikā rā majbur konand faaālāne dar Suriye dekhālat nemude va zirsākhthāe in keshvar rā bish az pish virān konad.
Torkiye va Qatar bish az har chiz be piāde kardane senārioye Libi dar Suriye miandishand. Senārioyi ke khod niz bakhshi az ān budand va be ānhā ejāzeye arze andāme bishtar dar mantaqe rā dād.

Ammā hushiāriye Putin va zirakiye Lavrov sabab shod tā na tanhā hamleye nezāmiye Āmrikā be Suriye anjām nagirad, balke rāh rā barāye halle masale az rāhe goftoguhye siāsi niz bish az pish bāztar namāyad. Chizi ke be naqshe bar āb shodane dasisehāye Torkiye, Qatar va Arabestān monjar shod.

Aknun in se keshvar majburand dobāre dobāre rāhi biāband tā dekhālate mostaqime Gharb rā dar Suriye emkānpazir konad. Torkiye bish az har chiz khāhāne ijāde yek mantaqeye parvāz mamnu dar shemāle Suriye ast. Khabare ruze bisto panjome Shahrivar 1392 dar mourede sarneguniye bālgarde Suri tavassote Torkhā va chegunegiye pakhshe in khabar do hadaf rā donbāl mikonad.

Az yek su Torkiye be har vasileyi chang mizanad tā khatare Niruye Havāyiye Suriye dar marze moshtarak rā bozorgnamāyi karde va ideye ijāde mantaqeye parvāz mamnu rā dobāre zende konad va az suye digar neshān dahad ke bar terroristhāye tondrou va Eslāmgerāyāne efrāti dar Suriye kontorol dārad.

Be hamin dalil niz havāpeymāhāye Torkiyeyi, bālgarde Suri rā na dar khāke Torkiye balke dar khāke Suriye mourede hadaf qarār dāde va sarnegun mikonand va pas az ān niz bā hamāhangiye kāmel bā terroristhāye Alqāede, ānhā rā be samte bālgarde sarnegun shode va khalabāne ān hedāyat nemude tā betavānand sare in javāne bichāre rā boride va barāye Torkiyeyihā hadiye biāvarand.

Sepas niz bā pakhshe in khabar va farturhāye marbut be ān, ham lozume ijāde yek mantaqeye parvāz mamnu rā yādāvar shavand, ham dar dele niruhāye arteshe Suriye ijāde tars namāyand va ham honare sar boridane niruhāye tāze āmuzesh dideye Alqāedeye Torkiye rā be namāyesh begozārand. Chizi ke dar chānezanihāye āyande, mitavānad be onvāne yek barge emtiāz be kār gerefte shode va Torkiye rā be ahdāfe siāsi-eqtesādiash dar mantaqe nazdiktar konad.

Arabestān, Qatar va beviĵe Torkiye barāye residan be ahdāfe siāsi va eqtesādiye khod dar mantaqe hāzerand dast be har jenāyati bezanand. Vali in jenāyāt barāye sadehā dar khātere mardome mantaqe khāhad mānd va saranjām be ziāne ānhā pāyān khāhad yāft.

Ānhā dar mourede Irān niz hamin khābhā rā dideand!
Be hush bāshim!!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

________________________