۱۳۹۱ اسفند ۷, دوشنبه

شکایت مهاجرین ترک زبان از دولت هلند

روزنامه هلندی تلگراف

دوشنبه بیست و پنجم فوریه ٢٠١٣ (ششم اسپند ١٣٩١)
٨٩٨ دیدگاه
توسط: یان-ویلم ناوس و وسل ویت

آمستردام - انجمن صنفی ترک ها موسوم به HTIB از دولت هلند به دادگاه شکایت نموده و درخواست کرده است که دولت هلند برای آموزش به زبان ترکی در دبستانهای این کشور پول پرداخت کند.

"هر کودک حق دارد به زبان مادری خود گفتگو کند." این را مصطفی آیانسی وابسته به انجمن صنفیHTIB می گوید. او ادامه می دهد: "در بسیاری از خانواده های مهاجرین ترک، تنها به زبان ترکی گفتگو می شود.این مهم است که کودکان در خانه بتوانند با پدر و مادر خود ارتباط گفتاری داشته باشند."

تا سال ٢٠٠٤ کودکان غیر هلندی می توانستند تا پنج ساعت در هفته، به زبان مادری خود آموزش ببینند. پس از یک بحث طولانی سیاسی، تصمیم گرفته شد که به این آموش به زبان بیگانه پایان داده شود. به عنوان دلیل اصلی نیز گفته شد که دولت باید درست بر عکس، گفتگو به زبان هلندی را در خانواده های مهاجرین تشویق و ترویج کند.

کودکان بزرگ شده در خانواده هایی که در آن هلندی گفتگو نمی شود، به هنگام پاگذاشتن به دبستان، اغلب دارای دو سال پس افتادگی از نظر زبان هستند. ولی به باور مصطفی آیانسی وابسته به انجمن صنفی ترک ها، درست بر عکس، اگر کودکان ترک تبار به زبان ترکی مسلط شوند، زبان هلندی را زودتر یاد می گیرند.

توضیح مترجم:
آیا موضوع برای شما نیز کمی آشنا به نظر می رسد؟ می دانم که این چنین است!
مدتهاست که کسانی در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز، همین نواها را سر می دهند. بخوبی پیداست که ارگانی در ترکیه این حرکات را هماهنگی و پشتیبانی می کند. ولی دستکم در مورد هلندی ها سرشان به سختی به سنگ خورده است.
تا کنون نزدیک به هزار دیدگاه برای این نوشته گذاشته شده است. ای کاش می شد آنها را برگردان کرد تا هم میهنان نیز بدانند ملت هلند (مردم کوچه و بازار و نه آن حکومتگران پنهان شده در اتاق های دربسته که هیچ نمی دانند در دل ملت هلند چه می گذرد) چگونه پاسخ این ترک را داده اند!
از ملت هلند یاد بگیریم!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Shekāyat mohājerine Torkzabān az doulate Holand

Ruznāmeye Holandiye Telegraaf

Doshanbe 25-02-2013 (06-12-1391) | 899 didgāh
Tavassote: Jan-Willem Navis en Wessel Wit

Amsterdam – Anjomane senfiye Torkhā mousum be HTIB az doulate Holand be dādgāh shekāyat nemude va darkhāst karde ast ke doulate Holand barāye āmuzesh be zabāne Torki dar dabestānhāye in keshvar pul pardākht konad.

“Har kudak haq dārad be zabāne mādariye khod goftogu konad.” In rā Mustafa Ayranci vābaste be anjomane senfiye HTIB miguyad. U edāme midahad: “Dar besyāri az khānevādehāye mohājerine Tork, tanhā be zabāne Torki goftogu mishavad. In mohem ast ke kudakān dar khāne betavānand bā perdar va mādar ekhod ertebāte goftāri dāshte bāshand.”

Tā sāle 2004 kudakāne gheyre Holandi mitavānestand tā panj sāat dar hafte, be zabāne mādariye khod āmuzesh bebinand. Pas az yek bahse tulāniye siāsi, tasmim gerefte shod ke be in āmuzeh be zabāne bigāne pāyān dāde shavd. Be onvāne dalile asli niz gofte shod ke doulat bāyad dorost baraks, goftogu be zabāne Holandi rā dar khānevādehāye mohājerin tashviq va tarvij konad.

Kudakāne bozorg shode dar khānevādehāyi ke dar ān Holandi goftogu namishavd, be hangāme pāgozāshtan be dabestān, aghlab dārāye do sāl pasoftādegi az nazare zabān hastand. Vali be bāvare Mustafa Ayranci vābaste be anjomane senfiye Torkhā, dorost baraks, agar kudakāne Torktabār be zabāne Torki mosallat shavand, zabāne Holandi rā zudtar yād migirand.

Touzihe motarjem:

Āyā mouzu barāye shomā niz kami āshnā be nazar miresad? Midānam ke in chonin ast! Moddathāst ke kasāni dar keshvarhāye digar az jomle Irān niz, hamin navāhā rā sar midahand. Be khubi peydāst ke orgāni dar Torkiye in harakāt rā hamāhangi va poshtibāni mikonad. Vali dastekam dar mourede Holandihā sareshān be sakhti be sang khorde ast.

Tā konun nazdik be hezār didgāh barāye in neveshte gozāshte shode ast. Ey kāh mishod ān rā bargardān kard tā hammihanān niz bedānand mellate Holand (mardome kuche va bāzār va na ān hokumatgarāne penhān shode dar otāqhāye darbaste ke hich namidānand dar dele mellate Holand che migozarad) chegune pāsokhe in Tork rā dādeand!

Az mellate Holand yād begirim!


Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

۱۳۹۱ بهمن ۱۷, سه‌شنبه

سرشاخ شدن مشایی-احمدی نژاد با باند دزدان دانه درشت

هر چه به انتخابات ریاست جمهوری نزدیکتر می شویم، درگیری میان گروه مشایی-احمدی نژاد از یک سو و گروه دزدان دانه درشت از سوی دیگر شدت بیشتری پیدا می کند. البته این موضوع، چیز تازه ای نیست و از مدتها پیش هم می شد آن را پیش بینی کرد.

نه این که گروه مشایی- احمدی نژاد هیچ ایرادی نداشته باشد ولی دزدان دانه درشتی مانند رفسنجانی و برادران تا گلو در فساد لاریجانی و یارانشان، بر اقتصاد، قوه قضاییه، قوه مقننه و دیگر پست های حساس مملکت دست گذاشته اند و دارند ایران را به فروپاشی نزدیک می کنند.

در پشت همه اینها نیز کسانی قرار دارند که در "لانه فساد" آشیانه کرده اند و هیچکس نمی تواند حتی بگوید بالای چشمشان ابروست.

مشایی و احمدی نژاد این سیستم را می خواهند بردارند که یک نفر در پستی بسیار مهم، بالای همه امور مملکت قرار گرفته و هیچکس حتی از راه قانونی هم نمی تواند او را مورد بازخواست قرار دهد. چون ولی فقیه است و از سوی خدا آمده!!!

به همین دلیل هم هست که این دزدان دانه درشت در چالش های خود با مشایی و احمدی نژاد، پیوسته آنها را به پیروی نکردن از "مقام معظم" ولایت و ایران گرایی "متهم" می کنند.

هم میهنان گرامی، تا این پست من درآوردی وجود دارد، ایران سامان نخواهد گرفت! گروه مشایی-احمدی نژاد همین پست را نشانه گرفته اند . اگر در اندیشه ایران و آینده آن هستیم، باید با پشتیبانی از گروه مشایی-احمدی نژاد دست دزدان بی وطن را از سر ایران کوتاه کنیم.

احمدی نژاد چهار سال پیش تصمیم داشت، با یاری جستن از فرهنگ و مکتب ایرانی، پست ولایت فقیه را به زیر کنترل قانون در آورد. نبوسیدن دست خامنه ای تنها نشانه کوچکی از این برنامه بود. ولی شوربختانه سید میر حسین موسوی، دانسته یا ندانسته همه برنامه های گروه مشایی-احمدی نژاد را نقش بر آب کرد و ( آگاهانه یا ناآگاهانه) یکی از بزرگترین خیانت ها را به ملت و کشور ایران انجام داد.

آن فرصت از دست رفت. نگذاریم این فرصت دیگر را هم از دست برود!

در شریط کنونی کشور و منطقه، گروه مشایی-احمدی نژاد بهترین و منطقی ترین راهکارها را برای حل دشواری های کشور دارد. گروه مشایی-احمدی نژاد به ایران و فرهنگ آن باور دارد. این گروه خواستار گسترش آزادی های شخصی، از میان برداشتن اجباری بودن حجاب، تشویق ایرانیان خارج از کشور که سرمایه های ایران بشمار می روند به بازگشت به مام میهن، کم کردن فاصله طبقاتی کنونی با کوتاه کردن دست دزدان دانه درشت از اقتصاد این کشور، گسترش طبقه متوسط اقتصادی که سبب ثبات و پیشرفت کشور می شود، گفتگو و برقرای رابطه مستقیم و بدون واسطه با آمریکا بر پایه احترام متقابل، رابطه همه جانبه و نزدیک با کشورهای پارسی زبان، زنده کردن تاریخ ایران پیش از اسلام و بزرگداشت آن، گسترش مکتب ایرانی، فرستادن روحانیون به جایگاه اصلی شان که همان مساجد باشد و کارهای دیگری از این دست است. به همین دلیل نیز بر هر ایرانی میهن پرست شایسته و رواست که گروه مشایی-احمدی نژاد را در این راه پشتیبانی کند.

گول "روشنفکران" جهان وطنی که وعده یک انقلاب دیگر را می دهند را نخوریم. اینها از جنس همان کسانی هستند که سی سال پیش ایران را به گند کشاندند و سپس خود راهی گدایی در اروپا و آمریکا شدند. نگذاریم بار دیگر ایران را به ویرانه تبدیل کنند. این بار شرایط کشور و منطقه بسیار حساس است.

دزدان بی شرف و بی وطنی که هیچ گونه احساسی نسبت به ایران و ایرانی ندارند، برای منافع خود، حتی حاضرند ایران را به روز سوریه درآورند.
بهوش باشیم!

دریافت ویدئوی کامل رانت خواری فاضل لاریجانی (٦٢ مگابایت)

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Sarshākh shodane Mashāyi-Ahmadineĵād bā bānde dozdāne dānedorosht

Harche be entekhābāte riāsate jomhuri nazdiktar mishavim, dargiri miāne goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād az yek su va goruhe dozdāne dānedorosht az suye digar sheddate bishtari peydā mikonad. Albatte in mouzu chize tāzeyi nist va az moddathā pish ham mishod ān rā pishbini kard.

Na in ke goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād hich irādi nadāshtebāshad, vali dozdāne dānedoroshti mānande Rafsanjāni va barādarāne tā galu dar fesāde Lārijāni va yārāneshān, bar eqtesād, qoweye qazāyiye, qoweye moqannane va digar posthāe hassāse mamlekat dast gozāhteand va dārand Irān rā be forupāshi nazdik mikonand.

Dar poshte hameye inhā niz kasāni qarār dārand ke dar “Lāneye fesād” āshiāne kardeand va hichkas namitavānad hattā beguyad bālāye chashmeshān abrust.

Mashāyi va Ahmadineĵād in sistem rā mikhāhand bardārand ke yek nafar dar posti besyār mohem, bālāye hameye omure mamlekat qarār gerefte va hichkas hattā az rāhe qānuni ham namitavānad u rā mourede bāzkhāst qarār dahad. Chun veliye faqih ast va az suye khodā āmade!!!

Be hamin dalil ham hast ke in dozdāne dānedorosht, dar chāleshhāye khod bā Mashāyi va Ahmadineĵād, peyvaste ānhā rā be peyravi nakardan az “maqāme moazzame” velāyat va Irāngerāyi “mottaham” mikonand.

Hammihanāne gerāmi, tā in poste mandarāvardi vojud dārad Irān sāmān nakhāhad gereft! Goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād hamin post rā neshāne gerefteand. Agar dar andisheye Irān va āyandeye ān hastim, bāyad bā poshtibāni az goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād daste dozdāne bivatan rā az sare Irān kutāh konim.

Ahmadineĵād chahār sāle pish tasmim dāsht, bā yāri jostan az farhang va maktabe Irāni, poste velāyate faqih rā be zire kontorole qānun darāvarad. Nabusidane daste Khāmeneyi, tanhā neshāneye kuchaki az in barnāme bud. Vali shurbakhtāne Seyyed Mirhoseyn Musavi, dāneste yā nadāneste hameye barnāmehāye goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād rā naqshe bar āb kard va (āgāhāne yā nāāgāgāne) yeki az bozorgtarin khiānathā rā be mellat va keshvare Irān anjām dād.
Ān forsat az dast raft. Nagozārim in forsate digarham az dast beravad!

Dar sharāyete konuniye keshvar va mantaqe, goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād behtarin va manteqitarin rāhkārhā rā barāye halle doshvārihāye konuniye keshvar dārad. Goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād be Irān va farhange ān bāvar dārad. In goruh khāstāre gostareshe āzādihāye shakhsi, az miān bardāstane ejbāri budane hejāb, tashviqe Irāniāne khārej az keshvar ke sarmāyehāye Irān be shomār miravand bh bāzgasht be māme mihan, kam kardane fāseleye tabaqātiye konuni bā kutāh kardane daste dozdāne dānedorosht az eqtesāde in keshvar, gostareshe tabaqeye motavassete eqtesādi ke sababe sobāt va pishrafte keshvar mishavad, goftohu va barqarāriye rābeteye mostaqim va bedune vāsete bā Āmrikā bar pāyeye ehterāme motaqābel, rābeteye hamejānebe bā keshvarhāye Pārsizabān, zende kardane tārikhe Irāne pish az Eslām va bozorgdāshte ā, gostareshe maktabe Irāni, ferestādane rouhāniyun be jāygāhe asliyeshān ke hamān masjed mibāshad va kāthāye digari az in dast ast.

Be hamin dalil niz bar har Irāniye mihanparast shāyeste va ravāst ke goruhe Mashāyi-Ahmadineĵād rā dar in rāh poshtibāni konad.

Gule “roushanfekrāne” jahānvatani ke vaadeye yek enqelābe digar rā midahand, rā nakhorim. Inhā az jense hamān kasāni hastand ke si sāle pish Irān rā be gand keshidand va sepas khod rāhiye gedāyi dar Urupā va Āmrikā shodand.

Nagozārim bāre digar Irān rā be virāne tabdil konand. In bār sharāyete keshvar va mantaqe besyār hassās ast.

Dozdāne bisharaf va bivatani ke hichgune ehsāsi nesbat be Irān va Irāni nadārand, barāye manāfeye khod, hattā hāzerand Irān rā be ruze Suriye darāvarand!
Behush bāshim!


Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!