۱۳۸۹ بهمن ۶, چهارشنبه

ما و دخالت بیگانگان

شاید این موضوع توجه شما را نیز جلب کرده باشد که هر کجای تاریخ چند سده گذشته ایران را نگاه می کیند، با پدیده دخالت بیگانگان در این کشور روبرو می شوید.

بویژه هر جا که جنبشی به شکست پایان یافته و یا بخشی از خاک این کشور به یغما رفته است، بیدرنگ به دخالت بیگانگان اشاره شده و همه گناهان را به پای آنها نوشته ایم و با متهم کردن بیگانگان، بحث را پایان یافته انگاشته ایم. ولی آیا موضوع به این سادگی است که ما می پنداریم؟ آیا خود ما در این شکست ها گناهی نداشته ایم؟ آیا تنها در کشور ما دخالت می شده است و می شود؟

در این که کشورهای بیگانه در ایران دخالت داشته اند سخنی نیست. در این که جاسوسان کشورهای دیگر بر روند رویدادها به سود کشور خود، تاثیر می گذاشته اند نیز سخنی نیست. سخن در این است که دید ما نسبت به این گونه مسائل اشتباه و برداشتمان از آنها نادرست است.

اگر کشوری مورد دخالت دیگران قرار می گیرد، گناهکار اصلی خود آن کشور است و نه کشورهای دخالت کننده. اگر دیگران فرصت این را می یابند که از شهروندان یک کشور، جاسوس ساخته و آنان را به سود خود به کار گیرند، گناهکار اصلی خود این کشور است که با ندادن آموزش میهن پرستی به شهروندانش، آنان را آسیب پذیر کرده و به دام دیگران می اندازد و نه کشورهای جاسوس پرور. وگر نه دخالت و جاسوسی از زمانهای گذشته بوده، هست و خواهد بود. بویژه در دنیای کنونی که پیشرفت ارتباطات، کشورهای دنیا را آنچنان به یکدیگر نزدیک کرده است که دست یافتن به اطلاعات، بخشی از سیاست خارجی هر کشوری را تشکیل می دهد.

این ما هستیم که باید دید خود را نسبت به این موضوع تغییر داده و با بکار گیری خرد چاره ای برای آن بیاندیشیم. تازه اگر انگلیس نباشد، آمریکا هست، امریکا نباشد، روسیه است، روسیه نباشد، کشور دیگری هست. چندی دیگر نیز که نوبت به چین برسد، حتی حسرت اروپا و آمریکا را هم خواهیم خورد.

شوربختانه ما در این گونه موارد نیز بیشتر احساساتی شده و با دادن شعار های مرگ بر این و مرگ بر آن و کارهای زشت دیگری مانند آتش زدن پرچم کشورهای دیگر، کار خود را خرابتر می سازیم. در حالی که پرچم یک کشور، به ملت و نه دولت آن کشور تعلق دارد. آتش زدن پرچم آمریکا توهینی است به ملت آمریکا و نه دولت آن کشور.

به این می ماند که ما در یک مسابقه دو در حالی که بسختی از دیگران پس افتاده ایم، از اینکه آنها در پنهان به تمرین و آمادگی خود پرداخته اند، خشمگین شده و آنها را به باد ناسزا و دشنام بگیریم. آشکار است که این کار نتیجه ای غیر از خرابتر کردن هر چه بیشتر چهره ما نزد جهانیان، نخواهد داشت. به جای آن باید نشست و دید کجای کار خراب است و با بکارگیری خرد و پشتکار، چاره ای برای آن بیابیم.

باید با دادن آموزش میهن پرستی به جوانان کشور، آنان را از سم خطرناک جهان وطنی، که سر آغاز افتادن در دام دیگران است دور نگهداشته و آنها را به وظایف میهنی اشان آگاه کنیم. تنها در این صورت است که می توانیم بدون نگرانی، با کشورهای دیگر و دنیای پیرامون خود ارتباط نزدیک داشته باشیم و از پدید آمدن شرایطی مانند آنچه هم اکنون در کشورمان می گذرد که جاسوسان مانند موریانه در همه پستهای کلیدی کشور رخنه کرده اند، پیشگیری کنیم.

پی نوشت:
هدف از این نوشته به هیچ روی، پاک کردن چهره کشورهای مداخله گر و جاسوس پرور نیست، بلکه تلاش می شود برای این مشکل بزرگ یک راه چاره منطقی و خردگرایانه جستجو و پیدا کند. وگرنه چه کسی می تواند نقش منفی آنها را در کشورهای مهمی مانند ایران نادیده بگیرد؟

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Mā va dekhālate bigānegān

Shāyad in mouzu tavajjohe shomā rā niz jalb karde bāshad ke har kojāye tārikhe chand sadeye gozashteye Irān rā negāh mikonid, bā padideye dekhālate bigānegān dar in keshvar ruberu mishavid.

Beviĵe har jā ke jonbeshi be shekast pāyān yāfte va yā bakhshi az khāke in keshvar be yaghmā rafte ast, biderang be dekhālate bigānegān eshāre shode va hameye gonāhān rā be pāye ānhā neveshteim va bā mottaham kardane bigānegān, bahs rā pāyān yāfte engāshteim. Vali āyā mouzu be in sādegi ast ke mā mipendārim? Āyā khode mā dar in shekasthā gonāhi nadāshteim? Āyā tanhā dar keshvare mā dekhālat mishode ast va mishavad?

Dar in ke keshvarhāye bigāne dar Irān dekhālat dāshteand sokhani nist. Dar in ke jāsusāne keshvarhāye digar bar ravande ruydādhā be sude keshvare khod, taasir migozāshteand niz sokhani nist. Sokhan dar in ast ke dide mā nesbat be in gune masāel eshtebāh va bardāshtemān az ānhā nādorost ast.

Agar keshvari mourede dekhālate digarān qarār migirad, gonāhkāre asli khode ān keshvar ast va na keshvarhāye dekhālat konande. Agar digarān forsate in rā miyāband ke az shahrvandāne yek keshvar jāsus sākhte va ānān rā be sude khod be kār girand, gonāhkāre asli khode in keshvar ast ke bā nadādane āmuzeshe mihanparasti be shahrvandānash, ānān rā āsibpazir karde va be dāme digarān miandāzad, va na keshvarhāye jāsusparvar. Vagarna dekhālat va jāsusi az zamānhāye gozashte bude, hast va khāhad bud. Beviĵe dar donyāye konuni ke pishrafte ertebātāt, keshvarhāye donyā rā ānchonān be yekdigar nazdik karde ast ke dast yāftan be ettelāāt, bakhshi az siāsate khārejiye har keshvari rā tashkil midahad.

In mā hastim ke bāyad dide khod rā nesbat be in mouzu taghyir dāde va bā be kārgiriye kherad chāreyi barāye ān biandishim. Tāze agar Engelis nabāshad, Āmrikā hast, Āmrikā nabāshad, Rusiye hast, Rusiye nabāshad, keshvare digari hast. Chandi digar niz ke noubat be Chin berasad, hattā hasrate Urupā va Āmrikā rā ham khāhim khord.

Shurbakhtāne mā dar in gune mavāred niz ehsāsāti shode va bā dādane shoārhāye marg bar in va marg bar ān va kārhāye zeshte digari mānande ātash zadane parchame keshvarhāye digar, kāre khod rā kharābtar misāzim. Dar hāli ke parchame yek keshvar, be mellat va na doulate ān keshvar taalloq dārad. Ātash zadane parchame Āmrikā, touhini ast be mellate Āmrikā va na doulate ān keshvar.

BE in mimānad ke mā dar yek mosābeqeye dou, dar hāli ke be sakhti az digarān pas oftādeim, az in ke ānhā dar penhān be tamrin va āmādegiye khod pardākhteand, khashmgin shode va ānhā rā be bāde nāsezā va doshnām begirim. Āshkār ast ke in kār natijeyi gheyr az kharābtar kardane har che bishtare chehreye mā nazde jahāniān nakhāhad dāaht. Bejāye ān bāyad neshast va did kojāye kār kharāb ast va bā be kārgiriye kherad va poshtkār, chāreyi barāye ān biabim.

Bāyad bā dādane āmuzeshe mihanparasti be javānāne keshvar, ānān rā az samme khatarnāke jahānvatani, ke sarāghāze oftādan dar dāme digarān ast dur negah dāshte va ānhā rā be vazāyefe mihaniyeshān āgāh konim. Tanhā dar in surat ast ke mitavānim bedune negarāni, bā kehvarhāye digar va donyāye pirāmune khod ertebāte nazdik dāshte bāshim va az padid āmadane sharāyeti mānande ānche hamaknun dar keshvaremān migozarād, ke jāsusān mānande muriāne dar hameye posthāye kelidiye keshvar rakhne kardeand, pishgiri konim.

Peynevesht:
Hadaf az in neveshte be hich ruy, pāk kardane chehreye keshvarhāye modākhelegar va jāsusparvar nist, balke talāsh mishavd barāye in moshkele bozorg yak rāhe chāreye manteqi va kheradgarāyāne jostoju va peydā konad. Vagarna che kasi mitavānad naqshe manfiye ānhā rā dar keshvarhāye mohemmi mānande Irān nādide begirad?

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

۱۳۸۹ دی ۳۰, پنجشنبه

میزبانی جام جهانی را می شود با پول خرید، تاریخ را نه

شاخاب پارس
می گویند روزی دهقانی با تلاش و دردسر فراوان، سرانجام موفق می شود که زمینی را برای کشاورزی خریداری کند.

هنوزچند روزی نگذشته بود که دهقان بیچاره پی می برد زمین خریداری شده ایراد بسیار بزرگی دارد و آن وجود مارهای سمی بسیاری بود که کار کشاورزی را در آن زمین غیر ممکن کرده بود. این مشکل چنان بر دهقان سرگشته گران آمد که او را به بیماری کشاند. ولی هر چه بیشتر در بستر بیماری می ماند مشکل بزرگتر می شد.

تا اینکه دوستی دانا او را راهنمایی کرده و به او نشان داد چگونه می توان از یک رویداد منفی، نتیجه ای مثبت گرفت. قرار شد او بجای کار کشاورزی، به پرورش مارها پرداخته و سم آنها را به شرکتهای داروسازی بفروشد. این اندرز چنان نتیجه خوبی داد که درآمد یک سال از فروش سم مارها برابر با درآمد چندین سال کشاورزی در آن زمین شد...

چندی پیش در میان بهت و شگفتی جهانیان اعلام شد که امیرنشین کوچک قطر به عنوان میزبان بازیهای جام جهانی در سال ۲۰۲۲ برگزیده شده است. از همان آغاز می شد واکنش جهانیان را به این خبر پیش بینی کرد. مردم دنیا از ژاپن و استرالیا گرفته تا اروپا و آمریکا با نشان دادن علامت پول با دست، بیزاری خود را از این گزینش، که نمونه آشکاری از حاکمیت پول بر تصمیمگیریهاست، ابراز می کردند.

آن گونه که پیداست قطر و چند کشور دیگر تازی تصمیم دارند از این رویداد جهانی برای پیشبرد اهداف خود، از جمله جا انداختن واژه خود ساخته خلیج "ع ر ب ی" به جای شاخاب پارس، بهره برداری کنند. در این راه بدون تردید از همه امکانات خود استفاده خواهند کرد.

در نگاه نخست شاید این خبر بدی برای ایرانیان بنظر آید، ولی اگر خوب به موضوع نگاه کنیم، پی خواهیم برد که این رویداد نه تنها منفی نیست بلکه با بکار گیری خرد و کمی تلاش، می توانیم آن را به یک فرصت طلایی برای نشان دادن یاوه گویی های تازیان تبدیل کنیم. باید با استفاده از امکانات اینترنت و ساختن وبگاه به زبانهای گوناگون به جهانیان نشان دهیم که کسانی که با پول، میزبانی جام جهانی را خریده اند، تصمیم دارند با پول، رسانه های گروهی دنیا را نیز خریده و نام تاریخی شاخاب پارس را تغییر دهند. هم میهنانی که در کار گرافیک مهارت دارند می توانند با ساختن بنر هایی کوچک، زیبا و گویا به زبانهای گوناگون و پخش آنها در اینترنت، بیشتر از صدها مقاله بر دیگران تاثیر بگذارند. یک آگهی کوتاه تلویزیونی می تواند اثری بیشتر از دهها کنگره و نشست داشته باشد.

پیام نهفته در این بنر و آگهی ها باید با جملاتی کوتاه مانند "میزبانی جام جهانی را می شود با پول خرید، تاریخ را نه!" و یا "هر چیزی را با پول نمی شود خرید. شاخاب پارس!" و مانند آن بیان شود.

کمتر کسی را می توان یافت که در این تردید داشته باشد قطر میزبانی جام جهانی را با پول خریده است. این امتیازی است که کار رساندن پیام را برای ما آسانتر کرده است. به بیان دیگر مردم دنیا به دلیل این گزینش و دید منفی که نسبت به آن دارند آمادگی این را یافته اند که جریان نام شاخاب پارس را به جام جهانی ربط داده و از آن نتجه بایسته را بگیرند. باید با ایجاد یک وبگاه که زیر نظر کاربران اداره شود، ایده های هم میهنان را در یک نقطه گرد آورده و برای پیاده کردن آن برنامه ریزی کرد.

بدون تردید تا سال ۲۰۲۲ شرایط در ایران بسیار دگرگون شده و حاکمیت دیگری بر سر کار خواهد بود، ولی این نباید هیچ گونه تاثیری در برنامه ریزی و تصمیم امروز ما داشته باشد. این کار باید یک اقدام ملی و نه یک وظیفه دولتی به شمار آید. قدرت این کار در ملی و همگانی بودن آن است .این که کشورهای تازی هر از چند گاهی یک کار ضد ایرانی انجام می دهند، این خوبی را دارد که هر بار، ملت ایران را یکپارچه تر کرده و اندیشه های میهن پرستانه را در جوانان ایرانی بیشتر گسترش می دهد. هر چه آنها بیشتر پول خرج می کنند، جوانان ایرانی ناسیونالیست تر می شوند.

یوهان کرایف، فوتبالیست مشهور هلندی گفته ای بسیار معروف دارد که می گوید: در هر نقطه ضعف یک نقطه قوت نهفته است.

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Mizbāniye Jāme Jahāni rā
mishavad ba pul kharid, tārikh rā na!

Shākhābe Pārs
Miguyand ruzi dehqāni bā talāsh va dardesare farāvān, saranjām movaffaq mishavad ke zamini rā barāye keshāvarzi kharidāri konad.

Hanuz chand ruzi nagozashte bud ke dehqāne bichāre pey mibarad zamine kharidāri shode irāde bozorgi dārad va ān vojude mārhāye sammiye besyāri bud ke kāre keshāvarzi rā dar ān zamin gheyre momken karde bud. In moshkel chonān bar dehqāne sargashte gerān āmad ke u rā be bimāri kashānd. Vali har che bishtar dar bestare bimāri mimānd, moshkel bozorgtar mishod. Tā in ke dusti dānā u rā rāhnamāyi karde va be u neshān dād chegune mitavān az yek ruydāde manfi, natijeyi mosbat gereft. Qarār shod u be jāye keshāvarzi be parvareshe mārhā pardākhte va samme ānhā rā be sherkathāye dārusāzi beferushad. In andarz chonān natijeye khubi dād ke darāmade yek sāl az forushe samme mārhā barābar bā darāmade chandin sāl keshāvarzi dar ān zamin shod…

Chandi pish dar miāne boht va shegeftiye jahāniān eelām shod ke amirneshine kuchake Qatar be onvāne mizbāne bāzihāye Jāme Jahāni dar sāle 2022 bargozide shode ast. Az hamān āghāz mishod vākoneshe jahāniān rā be in khabar pishbini kard. Mardome donyā az Ĵāpon va Āstrāliā gerefte tā Urupā va Āmrikā bā neshān dādane alāmate pul bā dast, bizāriye khod rā az in gozinesh, ke nemuneye āshkāri az hākemiyate pul bar tasmimgirihāst, ebrāz mikardand.

Āngune ke peydāst, Qatar va chand keshvare digare Tāzi tasmim dārand az in ruydāde jahāni barāye pishborde ahdāfe khod, az jomle jā andākhtane vāĵeye khod sākhteye Khalije " A r a b i" be jāye Shākhābe Pārs, bahrebardāri konand. Dar in rāh bedune tardid az hameye emkānāte khod estefāde khāhand kard.

Dar negāhe nokhost shāyad in khabare badi barāye Irāniān be nazar āyad, vali agar khub be mouzu negāh konim, pey khāhim bord ke in ruydād na tanhā manfi nist balke bā be kārgiriye kherad va kami talāsh, mitavānim ān rā be yek forsate talāyi barāye neshān dādane yāvegyihāye Tāziān tabdil konim. Bāyad bā estefāde az emkānāte internet va sākhtane webgāh be zabānhāye gunāgun, be jahāniān neshān dahim ke kasāni ke bā pul, mizbāniye Jāme Jahāni rā kharideand, tasmim dārand bā pul, resānehāye goruhiye donyā rā niz kharide va nāme tārikhiye Shākhābe Pārs rā taghyir dahand. Hammihanāni ke dar kāre gerāfik mahārat dārand mitavānand bā sākhtane banerhāyi kuchak, zibā va guyā be zabānhāye gunāgun va pakhshe ānhā dar internet, bishtar az sadhā maqāle bar digarān taasir begozārand. Yek āgahiye kutāhe televizioni mitavānad asari bishtar az dahhā kongere va neshast dāshte bāshad.

Payāme nohofte dar in baner va āgahihā bāyad bā jomalāti kutāh mānande "Mizbāniye Jāme Jahāni rā mishavad bā pul kharid, tārikh rā na!" va yā "Har chizi rā bā pul namishavad kharid, Shākhābe Pārs!" va mānande ān bayān shavad.

Kamtar kasi rā mitavān yāft ke dar in tardid dāshte bāshad ke Qatar, mizbāniye Jāme Jahāni rā bā pul kharide ast. In emtiāzi ast ke kāre rasāndane payām rā barāye mā āsāntar karde ast. Be bayān edigar, mardome donyā be dalile in gozinesh va dide manfiyi ke nesbat be ān dārand, āmādegiye in rā yāfteand ke jaryāne Shākhābe Pārs rā be Jāme Jahāni rabt dāde va az ān natijeye bāyeste rā begirand. Bāyad bā ijāde yek webgāh ke zire nazare kārbarān edāre shavad, idehāye hammihanān rā dar yek noqte gerd āvarde va barāye piāde kardane ān barnāmerizi kard.

Bedune tardid tā sāle 2022 sharāyet dar Irān besyār degargun shode va hākemiyate digari bar sare kār khāhad bud, vali in nabāyad hich gune taasiri dar barnāmerizi va tasmime emruze mā dāshte bāshd. In kār bāyad yek eqdāme melli va na yek vazifeye doulati be shomār āyad. Qodrate in kār dar melli va hamegāni budane ān ast. In ke keshvarhāye Tāzi har az chand gāhi yek kāre zedde Irāni anjām midahand in khubi rā dārad ke har bār, mellate Irān rā yekpārchetar karde va andishehāye mihanparastāne rā dar javānāne Irāni bishtar gostaresh midahad. Harche ānhā bishtar pul kharj mikonand, javānāne Irāni nasionālisttar mishavand.

Johan Cruyff, futbāliste mashhure Holandi gofteyi besyār maaruf dārad ke miguyad: dar har noqteye zaaf, yek noqteye qowat nohofte ast!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!

۱۳۸۹ دی ۱۱, شنبه

یک بام و دو هوای غربی ها

روزنامه ایتالیایی یونیتا
از چند ماه پیش روزنامه ایتالیایی یونیتا هر روز عکس سکینه آشتیانی را در بالای برگ نخست خود می گذارد. این کار آنقدر تکرار شده است که بدون تردید کنجکاوی هر کس که این روزنامه را در کیوسک ها دیده، برانگیخته است.

پرسش این است که چرا آنها این اندازه به مجازات (درست یا نادرست) سکینه آشتیانی حساسیت به خرج می دهند؟ در گزارشهای آنها کمتر سخنی از کشته شدن شوهر این زن به میان می آید. انگار که تلاش می شود وانمود کنند این زن تنها بدلیل ارتباط با مرد دیگری محکوم به مرگ شده است.

هر چند که مجازات سنگسار که ربطی به فرهنگ ایرانی ندارد، چندش آور و آزار دهنده است، هر چند که در گذشته زنان شوربخت ایرانی تنها به دلیل ارتباط با مردی دیگر، گرفتار این قانون پوسیده اسلامی شده اند، ولی آنچه که این روزنامه انجام می دهد هدف دیگری را دنبال می کند.

اگر آنها به راستی قصد به پرسش گرفتن دستگاه قضائی جمهوری اسلامی را دارند، چرا عکس زندانیان سیاسی را به کار نمی برند؟ چرا یادی از افسران رشید ایرانی نمی شود که در آغاز انقلاب با یک دادگاه الکی و سرپایی در پشت بام مدرسه رفاه به رگبار بسته شدند؟

ترزا لویس زن آمریکایی
که به مرگ محکوم شده است
پاسخ این است که آنها با این کار نام ایران را هدف گرفته اند و گرنه همین چند ماه پیش، همزمان با پرونده آشتیانی، ترزا لویس آمریکایی نیز به مرگ محکوم شده و به مجازات رسید. چرا این روزنامه ها یادشان نیامد که هر روز عکس او را در بالای برگ نخست خود بگذارند؟ در حالی که گفته می شود این زن دارای ضریب هوشی ۷۲ بوده است و طبق قانون آمریکا بزهکاران دارای ضریب هوشی ۷۰ و کمتر به مجازات مرگ محکوم نمی شوند.

این گونه رویدادها بارها در کشور های عربی رخ داده است. چرا این روزنامه ها عکس آنها را روزانه بالای برگ نخست خود چاپ نکرده اند؟ چرا به جای نشان دادن بیدادگری در کشورهای عربی، پیوسته اخبار تبلیغاتی و پیشرفت در این کشورها گزارش می شود؟

پاسخ این است که پول این گونه "انسان دوستی" ها از دبی، دوحه، ریاض و مانند آن می آید. این "انساندوستان" پیشرفته تا زمانی که پای پول پیش نیامده باشد دمکرات، روشنفکر و بافرهنگ هستند. ولی همین که پای پول پیش آمد، حاضرند همه چیز را تغییر دهند. حتی تاریخ را.

بهتر است نگاهی به این مقاله از مجله ایتالیایی پانوراما بیاندازید تا ببینید آنها چگونه می اندیشند. در این نوشته به کسانی که می خواهند از خوان گسترده امارات سهمی ببرند یاد داده می شود که در دیدار با تازی ها چگونه رفتار کنند. از جمله این که سخنی از نبود دمکراسی و آزادی در این کشورها به میان آورده نشود، آداب و رسوم اسلامی را در نظر بگیرند و مانند آن. همان گونه که می بینید در سفارش ششم آمده است که یاد بگیرند به جای واژه "شاخاب پارس" نام ساختگی "خلیج ع ر ب ی" را به کار ببرند! اینها اکنون دلشان به حال زن ایرانی سوخته است!

مجله ایتالیایی پانوراما
البته دست این آقایان انساندوست برای ما ایرانیان رو شده است و این نوشته خطاب به آنها نیست.

روی سخن این نوشته با هم میهنانی است که این گونه تبلیغات را باور کرده و ندانسته به ابزار دست بیگانگان تبدیل می شوند.

فراموش نکنیم که نه کسی ما را یاری خواهد کرد و نه ما باید از بیگانگان انتظار بیهوده داشته باشیم. ایران تنها به دست ایرانیان ساخته می شود و بس.

این "انساندوستها" که خود بیرون گود نشسته و پیوسته فریاد "لنگش کن" را سر می دهند، سودای دیگری در سر دارند. در پشت سخنان زیبای آنها اندیشه دیگری نهفته است. چشمانمان را بازتر کنیم!

اهورامزدا ایرانزمین را از دروغ، دشمن و خشکسالی نگاه دارد!

________________________
____________________________________________________

Yek bām o do havāye Gharbihā

ruznāmeye Itāliāyiye Unita
Az chand māhe pish ruznāmeye Itāliāyiye Unita har ruz akse Sakine Āshtiāni rā dar bālāye barge nokhoste khod migozārad.

In kār ānqadr tekrār shode ast ke bedune tardid, konjkāviye har kas ke in ruznāme rā dar kiuskhā dide, barangikhte ast. Porsesh in ast ke cherā ānhā in andāze be mojāzāte (dorost yā nādoroste) Sakine Āshtiāni hassasiyat be kharj midahand.

Dar gozāreshhāye ānhā kamtar sokhani az koshte shodane shouhare in zan be miān miāyad. Engār ke talāsh mishavad vānemud konand in zan tanhā be dalile ertebāt bā marde digari mahkum be marg shode ast.

Harchand ke mojāzāte sangsār ke peyvandi bā farhange Irāni nadārad, chendeshāvar va āzār dahande ast, harchand ke dar gozashte zanāne shurbakhte Irāni tanhā be dalile ertebāt bā mardi digar, gereftāre in qānune pusideye Eslāmi shodeand, vali ānche ke in ruznāme anjām midahad, hadafe digari rā donbāl mikonad.

Agar ānhā be rāsti qasde be porsesh gereftane dastgāhe qazāyiye Jomhuriye Eslāmi rā dārand, cherā akse zendāniāne siāsi rā be kār namibarand? Cherā yādi az afsarāne rashide Irāni namishavad ke dar āghāze enqelāb bā yek dādgāhe alaki va sarepāyi dar poshte bam madreseye Rafāh be ragbār baste shodand?

Teresa Lewis, zane Āmrikāyi
ke be marg mahkum shode ast.
Pāsokh in ast ke ānhā bā in kār nāme Irān rā hadaf gerefteand, vagarna hamin chand mah pish, hamzamān bā parvandeye Āshtiāni, Teresa Lewis zane Āmrikāyi niz be marg mahkum shode va be mojāzāt rasid.

Cherā in ruznāmehā yādeshān nayāmad ke har ruz akse u rā dar bālāye barge nokhoste khod begozārand? Dar hāli ke gofte mishavad in zān dārāye zaribe hushiye 72 bude ast va tebqe qānune Āmrikā bezehkārāne dārāye zaribe hushiye 70 va kamtar be mojāzāte marg mahkum namishavand.

Ingume ruydādhā bārhā dar keshvarhāye Arabi rokh dāde ast. Chera in ruznāmehā akse ānhā rā ruzāne bālāye barge nokhoste khod chāp nakardeand? Cherā bejāye neshān dādane bidādgari dar keshvarhāye Arabi, peyvaste akhbāre tablighāti va pishraft dar in keshvarhā gozāresh mishavad?

Pāsokh in ast ke pule ingune "ensāndustihā" az Dubai, Doha, Riāz va mānande ān miāyad. In "ensāndustāne" pishrafte tā zamāni ke pāye pul pish nayāmade bāshad, demokrāt, roushanfekr va bāfarhang hastand. Vali hamin ke pāye pul pish āmad, hāzerand hame chiz rā taghyir dahand. Hattā tārikh rā.

Behtar ast negāhi be in maqāle az majalleye Itāliāyiye Panorama biandāzid tā bebinid ānhā chegune miandishand. Dar in neveshte be kasāni ke mikhāhand az khāne gostardeye Emārāt sahmi bebarand yād dāde mishavad ke dar didār bā Tāzihā chegune raftār konand. Az jomle in ke sokhani az nabude demokrāsi va āzādi dar in keshvarhā be miān āvarde nashavad, ādāb va rosume Eslāmi rā dar nazar begirand va mānande ān. Hamān gune ke mibinid dar sefāreshe sheshom āmade ast ke yād begirand bejāye vāĵeye "Shākhābe Pārs" nāme sākhtegiye "Khālije A r a b i" rā be kār bebarand! Inhā aknun deleshān be hāle zane Irāni sukhte ast!

majalleye Itāliāyiye Panorama
Albatte daste in āqāyāne ensāndust barāye mā Irāniān ru shode ast va in neveshte khatāb be ānhā nist.

Ruye sokhane in neveshte bā hammihanāni ast ke in gune tablighāt rā bāvar karde va nadāneste be abzāre daste bigānegān tabdil mishavand.

Farāmush nakonim ke na kasi mā rā yāri khāhad kard va na mā bāyad az bigānegān entezāre bihude dāshte bāshim.

Irān tanhā be daste Irāniān sākhte mishavad va bas. In "ensāndusthā" ke khod birune goud neshaste va peyvaste faryāde "lengash kon" rā sar midahand, soudāye digari dar sar dārand. Dar poshte sokhanāne zibāye ānhā, andisheye digari nohofte ast. Chashmānemān rā bāztar konim!

Ahurāmazdā Irānzamin rā az dorugh, doshman va khoshksāli negāh dārad!